دليل ديگر اين است که زنان حمايت بهتري نسبت به مردان از همسرشان انجام ميدهند. مردان عمدتاً حمايت عاطفي را از همسرشان دريافت ميکنند. اما زنان متخصص فراهمآوردن حمايت عاطفي براي خودشان هستند. اجتماعي شدن زنان و موقعيت اجتماعي غيرمسلط آنها به زنان آموخته است به نيازهاي ديگران توجه کنند ـ و بيشتر از مردان اعتقاد دارند که بايد نيازهاي ديگران برآورده شود. زنان اغلب زندگيشان را براي فراهم آوردن حمايت از ديگران صرف ميکنند.اين امر به معناي آن نيست که مردان همسراني حمايتکننده نيستند يا نميتوانند باشند. شکي نيست که آنها هم ميتواند اينگونه باشند و زنان هم ممکن است همسراني بد باشند. اما به طور ميانگين زنان به عنوان همسر گرايش دارند، که نقش حمايتي را ايفا کنند. يک مرد معمولي حمايت بيشتري از همسرش کسب ميکند تا يک زن معمولي از همسرش.
پژوهشگران معتقدند ازدواج نتايج متفاوتي بر زنان و مردان ميگذارد. به طوري که يک ازدواج معمولي براي يک مرد معمولي سلامتبخشتر از يک زن معمولي است! دکتر تيموتي جي لوينک استاديار بخش بومشناسي انساني در دانشگاه تگزاس به اين مسئله پرداخته است.
او ميگويد: «مردان همسرانشان را به عنوان حمايتکننده اصليشان در نظر ميگيرند، کسي که هميشه ميتواند با او درباره مشکلاتشان صحبت کنند. اما زنان شبکه حمايتي بزرگتري دارند. آنها ميتوانند از ساير روابط براي کسب حمايت عاطفي استفاده کنند.
به اين ترتيب حمايتي که زنان با ازدواج در سطح رواني- اجتماعي به دست ميآورند، به اندازه حمايتي که مردان کسب ميکنند، نيست.»دکتر دبورا بل روانشناس از دانشگاه بوستون هم اين نظر را تاييد ميکند. به گفته دکتر بل زنان به جنبههاي منفي روابطشان حساستر از مردان هستند.
اولین باشید که نظر می دهید