تفاوت هاي زنان و مردان از نظر شيوه هاي ارتباطي
روان شناسي زن و مرد ( قسمت سوم )
شيوه هاي ارتباطي
استنباط بيشتر افراد از کلمه :«ارتباط » تنها ارتباط گفتاري است و بيشتر افراد درباره تفاوت مرد و زن ، در شيوه ي ارتباط هاي گفتاري پنداشت هاي قالبي دارند. مانند اين که زنان پر حرف تر از مردان هستند ، مردان از اصطلاحات بيشتر استفاده مي کنند و زنان لطيف تر سخن مي گويند. هر چند پژوهش ها ، برخي از اين پنداشت ها را تأييد مي کند ولي بسياري از اين پنداشت ها از واقعيت به دور است.
افزون بر آن ما مي توانيم بدون استفاده از کلمات، با يکديگر ارتباط برقرار کنيم . حالات چهره ما ، لبخندها و اخم ها ، ارتباط هاي غيرکلامي برقرار مي نمايند. دختران از همان اوان کودکي برتري کلامي را نسبت به پسران نشان مي دهند . در صحبت کردن ، هم از کلمات بهتري استفاده مي کنند و هم روان تر سخن مي گويند. سيالي کلام نيز در آنها بهتر است . منطقه کلامي در نيمکره چپ مغز ، در ناحيه بورکا و ورنيکه مي باشد و تحقيقات نشان داده است در زنان نيمکره چپ مغز غالب است. در اينجا به چهار قسمت الگوهاي حرف زدن، کيفيت صدا، کلمات ويژه ، و عبارات و محتواي سخن مي پردازيم.
تحقيقات نشان مي دهند که زن ها و مردها از روش هاي متفاوتي براي نشان دادن گوش کردن خود استفاده مي کنند. زن ها در حين گوش دادن بيشتر سر تکان مي دهند و از کلماتي مانند آهان، بله و… استفاده مي کنند و مقصودشان نيز از استفاده اين کلمات اين است که «دارم به حرف هاي شما گوش مي دهم». ولي مردها کمتر اين حرکات را انجام مي دهند و بيشتر زماني از اين اصوات و کلمات استفاده مي کنند که بخواهند توافق خود را اعلام نمايند.
الگوهاي حرف زدن
باور عموم افراد بر آن است که زنان به طور کلي پر حرف تر از مردانند. آنها مي توانند ساعت ها تلفني يا حضوري با افراد صحبت کنند و تمايلي به سکوت کردن ندارند. اما به اعتقاد سوايکر ( 1975) مردان بيشتر حرف مي زنند. جالب اينجاست که دختران جوان بيش از پسران جوان حرف مي زنند ، که اين خود توانايي گفتاري بيشتر آنها را نشان مي دهند. ولي در گروه هاي مختلط جنسي بزرگسالان، مردان راحت تر و بهتر سخن مي گويند ، شايد بتوان اين امر را به مسائل اجتماعي ربط داد. يکي ديگر از دلايلي که باعث مي شود زنان پر حرف به نظر برسند ، اين است که مطالب را با جزئيات کامل تشريح مي نمايند و اين امر ناشي از نوع نگرش و ديد جزئي آنها نسبت به مطالب است.
کلمات و عبارات
زنان و مردان با وجودي که از کلمات مشابه استفاده مي کنند ولي حرف يکديگر را نمي فهمند. کلماتي که ما به کار مي بريم داراي دو قسمت هستند:
1- پيام 2- فراپيام. اطلاعاتي که به وسيله معاني کلمات منتقل مي شوند «پيام» و آنچه درباره روابط مخابره مي شوند ، تلقي در قبال يکديگر، موقعيت و حرفي که مي زنيم، حالت چهره و وضعيت بدني ما در هنگام صحبت کردن ، «فراپيام» را تشکيل مي دهند. در حالي که کلمات اطلاعاتي را منتقل مي سازند، طرز سخن ما ، بلندي صدا، سرعت حرف زدن، لحن و اداي کلمات و تأکيدها ، ذهنيت ما را مشخص مي سازند؛ حالتي که به مخاطب ما مي فهماند عصباني هستيم، يا احساس دوستانه داريم و مي خواهيم صميمي تر شويم همان فراپيام است. پژوهش ها نشان داده اند زن ها بيشتر از پيام به فراپيام اهميت مي دهند. در حالي که براي مردها خود پيام اهميت بيشتري دارد.
زنان براي بيان احساسات به خود حق مي دهند از انواع صفات عالي و مبالغه آميز استفاده کنند و احساسات خود را غليظ جلوه دهند. مثلاً مي گويند:« توهيچ وقت به فکر ما نبودي» « تو هميشه دير مي آيي» « صد بار به شما گفتم». زن محدوديتي در استفاده از لغات نمي بيند در صورتي که مردان اين کلمات را واقعي پنداشته و واکنش نامناسب نشان مي دهند. مثلاً مي گويند « در يک ماه گذشته فقط يک شب دير آمدم ».
زنان بيشتر از مردان، هنگام گفتگو با همجنسان خود به صورت آنان خيره مي شوند. زماني که دو زن با يکديگر صحبت مي کنند معمولاً به چشمان همديگر نگاه مي کنند، اما هنگامي که دو مرد با يکديگر گفتگو مي کنند، هر يک به نقطه اي چند سانتي متر بالاي گوش طرف مقابل نگاه مي کنند.
تحقيقات نشان مي دهند که زن ها و مردها از روش هاي متفاوتي براي نشان دادن گوش کردن خود استفاده مي کنند. زن ها در حين گوش دادن بيشتر سر تکان مي دهند و از کلماتي مانند آهان، بله و… استفاده مي کنند و مقصودشان نيز از استفاده اين کلمات اين است که «دارم به حرف هاي شما گوش مي دهم». ولي مردها کمتر اين حرکات را انجام مي دهند و بيشتر زماني از اين اصوات و کلمات استفاده مي کنند که بخواهند توافق خود را اعلام نمايند. و لذا اکثر اوقات زن ها شکايت مي کنند که همسرشان به حرفهايشان گوش نمي دهد و يا حوصله شنيدن حرف هاي آنها را ندارد. در صورتي که نحوه گوش دادن در زن و مرد متفاوت است.
زنان بيشتر از مردان به گفت و گو در مورد جزئيات علاقه مند هستند ولي براي مردها گفت و شنود در مورد مسائل کلي مثل سياست، بازار، تاريخ ، کاربرد اشياء مختلف و ورزش اهميت بيشتري دارد. معمولاً زن ها وقتي در مورد مسئله اي يا رويدادي گزارش مي دهند آن را با جزئيات تشريح مي کنند و به شکل زنده نمايش مي دهند ولي مردها معمولاً خلاصه اي کوتاه و کلي را در مورد رويدادها ارائه مي کنند. برخي پژوهش ها حاکي از اين است که زنان بيشتر از مردان درباره چگونگي احساس و عملکرد مردم صحبت مي کنند در حالي که مردها درباره ي اشياء و امور و سياست، بيشتر صحبت مي نمايند . پژوهش ها نشان مي دهد 71 درصد زنان و 64 درصد مردان به غيبت کردن مي پردازند. از طرف ديگر زنان بيشتر از مردان از کلمات و عباراتي که محتواي احساسي و عاطفي دارند استفاده مي کنند و به طور کلي در سخن گفتن از مردان مؤدب ترند.
زنان معمولاً بيش از مردان لبخند مي زنند. بررسي هاي موجود ، فراواني لبخند در زنان را دو برابر مردان گزارش کرده است پژوهش ها نشان مي دهد که لبخند زنان الزاماً به معناي شاد بودن و يا حالت هاي عاطفي دوستانه آنها نيست،
ارتباط غير کلامي
ميان زن و مرد از لحاظ رفتارهاي غير کلامي مانند لبخند زدن، وضعيت بدن، و فضاي شخصي تفاوت وجود دارد. براي درک اين مطلب کافي است صداي تلويزيون را قطع کرده و به مشاهده رفتار غيرکلامي بپردازيد. « فرانسز»، معتقد است اهميت جنبه هاي غير کلامي حتي از پيام هاي کلامي مهمتر است لذا در ذيل به شرح رفتارهاي غير کلامي مي پردازيم که عبارت اند از: فضاي شخصي، وضعيت بدن، تماس، حالات صورت و توانايي رمزگشايي.
فضاي شخصي
منظور از فضاي شخصي، فضاي نامرئي اطراف هر شخص است که در آن مورد هجوم ديگران قرار مي گيرد. انسان از فضاي شخصي خود هنگامي آگاه مي شود که شخص بيگانه اي به او آنقدر نزديک مي شود که احساس ناراحتي و ناامني مي کند. اندازه ي اين فضاي شخصي براي زنان و مردان، همچنين در فرهنگ هاي مختلف متفاوت است. به طور کلي زنان فضاي کمتري را در مقايسه با مردان اشغال مي کنند و به فاصله کمتري از يکديگر مي نشينند و يا مي ايستند. حتي کودکان پيش دبستاني در فاصله کمتري از زنان بزرگسال قرار مي گيرند تا از مردان. هال در پژوهش هاي سال 1984 خود به اين نتيجه رسيد که رعايت فضاي شخصي، از نظر جنسي در ميان مردان و زنان متفاوت است.
تفاوت هاي جنسي در وضعيت بدن از همان آغاز زندگي به وجود مي آيد. زنان در نشستن و يا ايستادن، پاها را در کنار هم قرار مي دهند و معمولاً دستان را در برابر سينه قرار مي دهند و متمايل به پهلو مي نشيند، برعکس مردان پاهاي خود را در نشستن و ايستادن بازتر و يا روي هم مي گذارند. و دستان خود را نزديک هم روي پاها قرار مي دهند. مردان در نشستن و ايستادن آرامش بيشتري دارند . در حالي که در وضعيت بدن زنان اندکي تنش ديده مي شود.
حالات صورت
از لحاظ حالات صورت، زن و مرد با يکديگر تفاوت دارند. زنان معمولاً بيش از مردان لبخند مي زنند. بررسي هاي موجود ، فراواني لبخند در زنان را دو برابر مردان گزارش کرده است پژوهش ها نشان مي دهد که لبخند زنان الزاماً به معناي شاد بودن و يا حالت هاي عاطفي دوستانه آنها نيست، لبخند پدران، هنگامي که مطالب خوب به فرزندان خود مي گويند و جدي بودن آنها هنگامي که مطالب خنثي و يا نامطبوع مي گويند ، قابل مشاهده است. در حالي که لبخند مادران به ماهيت پيام آنها چندان ارتباطي ندارد. به نظر مي رسد حالات صورت زنان، اغلب وضعيت عاطفي و هيجاني آنها را فاش نمي کند. تفاوت ديگر زنان با مردان در حالات صورت اين است که زنان بيشتر از مردان، هنگام گفتگو با همجنسان خود به صورت آنان خيره مي شوند. زماني که دو زن با يکديگر صحبت مي کنند معمولاً به چشمان همديگر نگاه مي کنند، اما هنگامي که دو مرد با يکديگر گفتگو مي کنند، هر يک به نقطه اي چند سانتي متر بالاي گوش طرف مقابل نگاه مي کنند.
توانايي رمز گشايي
توانايي رمز گشايي، به معناي حدس زدن احساسات طرف مقابل با مشاهده رفتار غيرکلامي اوست. براي نمونه فردي که اين توانايي را دارد، از حالات صورت، وضعيت بدن و حرکات و نيز صداي دوست خود، در مي يابد که او خوش و سرحال است يا محزون و افسرده. پژوهش هاي هال و ديگران نشان مي دهد که اين توانايي در زنان به مراتب بيش از مردان است. زنان در قضاوت و استنباط هيجانات و عواطف – بويژه از حالات صورت – بسيار توانمندتر از مردان هستند. اين توانايي حتي در دختران دبستاني ديده مي شود. زنان در رمز گشايي توان بالايي دارند براي مثال در يک جمع و در يک مهماني اگر آقا از حرف همسرش خوشش نيايد و اشاره کند خانم سريعاً متوجه مي شود و مسير حرف را عوض مي کند ولي آقايان کمتر مي توانند چنين کاري بکنند.
مي توان نتيجه گيري کرد که زنان و مردان، هيچ يک در رفتارهاي غير کلامي خود ناهنجار و غير طبيعي نيستند بلکه هر دو محصول ساليان سال شرطي شدن رفتاري هستند، اما بيان اين نکته ضروري است که مردان مي توانند از رفتارهاي غير کلامي و به ويژه توانايي رمزگشايي و خواندن چهره و پي بردن به عواطف و احساسات زنان ، درس هايي بياموزند. قابل ذکر است که در فرهنگ هاي مختلف تفاوت هاي دو جنس در رمزگشايي و خواندن چهره شدت و ضعف دارد.
ادامه دارد …
در قسمت بعد به تفاوت هاي زن و مرد از لحاظ خلقي مي پردازيم.
منبع : مقدمه اي بر روان شناسي ازدواج
تأليف : زهره رئيسي
لينک ها
استنباط بيشتر افراد از کلمه :«ارتباط » تنها ارتباط گفتاري است و بيشتر افراد درباره تفاوت مرد و زن ، در شيوه ي ارتباط هاي گفتاري پنداشت هاي قالبي دارند. مانند اين که زنان پر حرف تر از مردان هستند ، مردان از اصطلاحات بيشتر استفاده مي کنند و زنان لطيف تر سخن مي گويند. هر چند پژوهش ها ، برخي از اين پنداشت ها را تأييد مي کند ولي بسياري از اين پنداشت ها از واقعيت به دور است.
اولین باشید که نظر می دهید