متأسفم عزيزم ؛ من اشتباه کردم
تقديم به تمامي زوج هاي جوان
دير يا زود ، کشمکش در بهترين و موفق ترين ازدواج ها رخ مي دهد. شايد به خاطر پول يا کمبود روابط کلامي يا به خاطر ديدن يک برنامه تلويزيوني، به خاطر مادرشوهر و… بيشتر درگيري هاي زوجين جزيي هستند، چيزهايي که بعد از اتمام کشمکش بايد به آنها خنديد.
اولين درگيري ما
هنوز هم من و همسرم پيش خودمان به اولين درگيري مان مي خنديم. مي خنديم به خاطر اين که آنچه باعث بروز آن شد هنوز هم لحظه به لحظه اتفاق مي افتد. تمام ماجرا از زماني شروع شد که چند هفته اي از ازدواجمان نگذشته بود. در نظر داشتيم به موزه اي برويم و اميدوار بوديم که تمامي اهالي را در طول اولين ماه هاي مأموريتمان ملاقات کنيم. هر روز بايد ملاقات کنندگان را مي ديديم با اين حال همسرم نمي توانست خيلي خوب نقشه شهر را بخواند و ما به سرعت از بزرگراه ها مي گذشتيم. او مي بايست نقشه را درست در مسيري که ما مي رفتيم بخواند.
حل کردن مشکلات مستلزم گوش فرادادن به حرف هاي همسرتان است، آن هم گوش دادن توأم با دقت. به نظر راحت مي آيد؟ اما در واقع اين چنين نيست.
بعضي وقت ها بعد از اينکه يک خروجي را رد مي کرديم تازه به من مي گفت که بايد از آن خروجي عبور مي کرديم. يک بار کاسه صبرم لبريز شد و به او تشر زدم که «چه کسي نقشه خواني را به تو ياد داده است؟» او شروع به گريستن کرد:«من دارم نهايت سعي خودم را مي کنم فقط نمي توانم اين حروف چاپي ريز را بخوانم و هوا داره تاريک مي شه، اگه مي خواهي بدوني از چه خروجي بايد خارج شوي، زودتر بايد مرا در جريان بگذاري.» در آن لحظه اين درگيري مسخره به نظر نمي رسيد! اگرچه ما از آن درس با ارزشي آموختيم: حل کردن کشمکش هايمان.
پيامد موفقيت
همسرم خيلي ناراحت شد. قبلاً اين چنين صريح با او حرف نزده بودم. او مي بايست همانجا و در آن لحظه به طور جدي در موردش حرف بزند. مي دانيد او چيزهايي راجع به کتاب مقدس مي دانست:«نگذاريد خورشيد به روي خشم و غضب شما غروب کند.» يا به عبارتي ديگر«درگيريهايتان را قبل از اين که به خواب برويد حل کنيد. اجازه ندهيد که آنها هفته ها، ماه ها و يا سال ها روي هم انباشته شوند و اگر چنين کنيد، کشمکش ها روي ازدواج شما سايه مي افکند و ممکن است آن را ويران کنند.»
وقتي پي به برخورد خود بردم ، از او عذرخواهي کردم. من اشتباه کردم و آن را قبول داشتم. خوشبختانه آن معذرت خواهي حال و هواي تازه اي براي ازدواجمان فراهم کرد. درگيري ها لحظه به لحظه مي آمدند ولي ما هميشه قادر بوديم بر آنها فائق شويم و در بيشتر زمينه ها قادر به مشاهده اشتباهات همديگر بوديم و در جهت رفع آن مي کوشيديم. هر بار که به مسافرت مي رويم فراموش مي کنيم که اتوبان را دور بزنيم. اولين عکس العمل من هنوز غرولند کردن است اما بعد دوتايي مي زنيم زيرخنده! با وجود 28 سال زندگي مشترک و خواندن نقشه هاي فراوان در جاده ، هنوز زندگي بسيار شادي داريم. اما در بعضي از ازدواج ها، درگيري ها کوچک و سطحي نيستند و با گذشت زمان مرتباً افزايش مي يابند: مثل يک بشکه اي که يک دفعه منفجر مي شود. اما چگونه مي توانيد کشمکش هاي نه چندان بزرگ – و حتي بزرگ – را که در زندگيتان اتفاق مي افتد، حل کنيد؟
چند راهکار مفيد براي حل مشکلات به قرار زير است:
1) همين حالا راجع به مشکل صحبت کنيد: اولاً سعي کنيد مشکلاتتان را روز به روز حل کنيد. «نگذاريد خورشيد به روي خشم و غضب شما غروب کند.» اين بدان معني است که وقتي مشکلتان کوچک است در جهت حل آن اقدام کنيد. تمامي ارتباطات، موضوعاتي براي کشمکش هستند.
2) ميل به بخشش داشته باشيد: همه ما مرتکب اشتباه مي شويم. در زندگي مشترک، در طول سالياني که شما با همسرتان زندگي مي کنيد ممکن است صدها بار دچار اشتباه شويد. چقدر بايد همديگر را ببخشيد؟ که هيچ پاياني براي بخشش وجود ندارد.
3) زمان و مکان مهم است : خيلي مهم است که زمان و مکان مناسب را براي حل مشکلات و گرفتاري ها برگزينيد. همانطور که گفتيم مشکلاتتان را سريعاً حل کنيد، حتي قبل از اين که به خواب رويد. اما انتخاب زمان و مکان دقيق براي صحبت راجع به آن خيلي اهميت دارد. اگر بچه داريد بايد خيلي مراقب باشيد که جلوي آنها بحث و مناظره نکنيد. اگر تا پاسي از شب منتظر بمانيد ممکن است يکي از شما يا هر دو خواب آلوده باشيد. شايد بهترين زمان بعدازظهر( قبل از شام ) است که با هم قدم بزنيد و در مورد مشکل اخيرتان صحبت کنيد. بعضي ها ترجيح مي دهند تا بعد از شام صبر کنند. آن موقع مي توانيد به جاي خلوتي مثل اتاق مطالعه يا اتاق خواب ( دور از چشم بچه ها ) برويد و راحت در مورد موضوعي که شما را رنج مي دهد صحبت کنيد. عده اي هم رانندگي در خارج از شهر يا قدم زدن در پارک را بهترين راه براي صحبت راجع به چيزي که در ذهنشان است مي دانند. نکته اينجاست که توافق کنيد چگونه در ارتباطاتتان مي توانيد بهتر از عهده بحث آزاد برآئيد.
درگيريهايتان را قبل از اين که به خواب برويد حل کنيد. اجازه ندهيد که آنها هفته ها، ماه ها و يا سال ها روي هم انباشته شوند و اگر چنين کنيد، کشمکش ها روي ازدواج شما سايه مي افکند و ممکن است آن را ويران کنند.
4) نقش خود را در مشکل جستجو کنيد: هرگاه اشتباه کرديد آن را بپذيريد. بيشتر درگيري هاي زن و شوهر توسط دو نفر به وجود مي آيد. يکي اغلب کاملاً در اشتباه است و ديگري کاملاً صحيح. من به عنوان يک مشاوره ازدواج نمي توانم تعداد دفعاتي را که شخصي ناراحت پيش من آمده و گفته:«چرا شوهرم نمي تواند بفهمد که چقدر در اشتباه است يا چرا زنم نمي تواند کار درستي انجام دهد؟» بشمارم. بارها شنيده ام که:«من اين کار را نکردم، تو اين کار را کردي، نه من نکردم. چرا تو کردي، نه من نکردم، چرا تو کردي…»
حل درگيري اين گونه شروع مي شود که بفهميم نقش هر کسي در دعوا چه بوده است. پذيرفتن اشتباه يا تقصير يکي از سخت ترين کارهايي است که انسان ها انجام مي دهند. اما اگر خواهان يک ازدواج شاد هستيد، اگر خواهان حل مشکلاتتان ، زماني که کوچکند ، هستيد ، بايد بفهميد که چه نقشي در به وجود آوردن مشکل بازي کرده ايد؟ چرا بايد اينقدر سخت باشد که کسي بگويد:«متأسفم عزيزم، من اشتباه کردم.»
5) به همسرتان گوش دهيد: اين مطلب ما را به پنجمين و مهمترين نکته هدايت مي کند. حل کردن مشکلات مستلزم گوش فرادادن به حرف هاي همسرتان است، آن هم گوش دادن توأم با دقت. به نظر راحت مي آيد؟ اما در واقع اين چنين نيست. وقتي زوجي براي مشاوره به کلينيک مراجعه مي کنند، يکي از سخت ترين کارها اين است که هر کدام را به گوش دادن به ديگري دعوت کنم. هر کدام نگران اين مطلب است که چيزي را بشنود.«اما گوش کن. اين کليد است.» تا زماني که علاقه مند به گوش کردن نباشيد قادر به تعريف دقيق مشکل نيز نخواهيد بود. «تنها زماني که از مشکل آگاهي پيدا کرديد مي توانيد در مورد راه حل آن صحبت کنيد.»
اگر هر کدام از شما به ديگري گوش فرا دهيد، بيشتر از 90 درصد خواهيد ديد که قبل از اين که مشکلات به درگيري هاي بزرگتر تبديل شوند حل شده اند.
درسي از ملکه
داستاني را مي خواندم که نشان مي داد چگونه در جهت حل مشکلات اقدام کنيم. اين داستان درباره ويکتوريا، پادشاه بريتانيا در اواخر قرن نوزدهم است. ويکتوريا و آلبرت( همسرش ) زندگي خوب و خوشي داشتند اما حتي ملکه هم مجبور بود ياد بگيرد که چگونه مشکلات روزمره خود را که در هر زندگي مشترکي رخ مي دهد، حل کند. ماجرا از اين قرار بود که مدت زمان کوتاهي بعد از اين که ويکتوريا و آلبرت با هم ازدواج کرده بودند مشاجره اي بينشان اتفاق مي افتد. آلبرت به اتاق خود مي رود و در را قفل مي کند. ملکه ناراحت هم به دنبال او مي رود و… به شدت به در مي کوبد. آلبرت مي پرسد:« کيست؟» و ويکتوريا پاسخ مي دهد:« ملکه انگلستان تقاضا دارد که پذيرفته شود.» ضربه بعدي به در آلبرت دوباره مي پرسد:«کيه؟» ويکتوريا با پرخاش مي گويد:« گفتم ملکه انگلستان». اين ماجرا يکي دو بار ديگر نيز ادامه پيدا مي کند در حالي که هنوز آلبرت براي گشودن در هيچ اقدامي نمي کند.
دست آخر ضربه ملايمي به در نواخته مي شود. آلبرت يکبار ديگر مي پرسد:«کيست؟» و ملکه جواب مي دهد:« همسر عزيزت، ويکتوريا». آلبرت در را باز مي کند و آنها درگيري شان را حل مي کنند. حتي يک ملکه نيز مي بايست هنر حل درگيري و نزاع را بلد باشد. شايد بعدها ملکه به دانايي«سليمان» پي برد که مي گفت:«يک جواب ملايم، خشم و غضب را ناپديد مي کند اما يک کلمه خشن و کوبنده، ناراحتي را برمي انگيزد.»
تمام درگيري ها در ازدواج ، اعم از مشکلات بزرگ و کوچک ، قابل حل هستند.
آنچه لازم است کمي صبر و شکيبايي است. توانايي قبول مشکلي که شما باعث بروز آن شده ايد و توانايي اعتراف به اشتباه خود. مجهز نمودن خود به ابزاري چون عشق فراوان، ميل و رغبت به گوش دادن، بخشيدن و…
آن هنگام است که مي فهميد حل کردن مشکلات ، هنري است که مي توانيد آن را ياد بگيريد فقط تنها مسئله اين است که بدانيد«چه بکنيم و چگونه آن را انجام دهيم.»
ترجمه : نسرين رمضانعلي علي اکبر
لينک ها
دير يا زود ، کشمکش در بهترين و موفق ترين ازدواج ها رخ مي دهد. شايد به خاطر پول يا کمبود روابط کلامي يا به خاطر ديدن يک برنامه تلويزيوني، به خاطر مادرشوهر و… بيشتر درگيري هاي زوجين جزيي هستند، چيزهايي که بعد از اتمام کشمکش بايد به آنها خنديد.
اولین باشید که نظر می دهید