در گوشه و کنار خانه مرد ايرانی که با همسر آلمانی اش زندگی میکند، وسائل ايرانی به چشم می خورد. روميزی های ترمه و قاب عکس های خاتم و در آشپزخانه کتاب آشپزی ايرانی به زبان آلمانی. اما زن با سيب زمينی و کلم قرمز و سوسيس غذای سنتی آلمانی می پزد. در اتاق نشيمن، شجريان می خواند و در آشپزخانه راديو، آهنگی آلمانی پخش می کند. زن هم با آن زمزمه می کند. مرد با دختر 7ساله اش فارسی حرف می زند و او به آلمانی جوابش را می دهد. مرد از اينکه دلش می خواهد خانوادگی به ايران سفر کنند، می گويد و اين که همسرش حاضر نيست روسری سر کند. در هنگام شام، زبان مشترک، آلمانی است و دلخوری مرد از اين که باز هم مجبور است غذای آلمانی بخورد… ازدواج ايرانی ها و آلمانی ها با طولانی شدن عمر مهاجرت ايرانيان، ازدواج آنها با اروپائيان به خصوص برای نسل دوم ايرانيان، موضوع غريبی نيست. اما ازدواج ايرانيان با آلمانی ها سابقه طولانی دارد و به سالهای قبل از انقلاب بر می گردد. درسال 1960 حدود 3700 ايرانی در آلمان زندگی می کردند. اين گروه بيشتر دانشجو بودند. در ميان اين گروه تعداد زيادی با زنان آلمانی ازدواج کردند. در آن دوران تعداد زنان ايرانی در آلمان بسيار کمتر از مردان بود. مشاور خانواده در آلمان زنان آلمانی در موقع اختلاف و جدائی از همسران ايرانی خود زمانی به وحشت می افتند که بچه دارند. آنها می ترسند که مرد ايرانی فرزندانشان را با خود به ايران ببرد و آنها ديگر نتوانند بچه هايشان را ببينند دورته ملسا در ميان موج دوم مهاجرين ايرانی (بعد از انقلاب)، اين گونه ازدواج ها به نسبت گروه قبلی کمتر شد: تعداد زيادی از مهاجرين تازه با همسران خود به آلمان آمدند و يا مهاجرت زنان تنها امکان ازدواج بين ايرانيان را فراهم کرد. “دورته ملسا”، مشاور امور خانواده برای آلمانی هايی که با خارجيان ازدواج کرده اند، در مورد ازدواج آنها با ايرانیها می گويد: “تفاوتی که بين ازدواج آلمانی ها و ايرانی ها در مقايسه با ديگر مليت ها وجود دارد، اين است که در موارد زيادی اختلاف فرهنگی به نسبت کمتر است. به علاوه آشنائی آنها اغلب در آلمان اتفاق می افتد. اما ازدواج آلمانی ها با مليتها ديگر معمولا در هنگام سفر آنها به کشورهای ديگر رخ می دهد. در اين موارد هم بيشتر اين زنان آلمانی هستند که عاشق همسران خارجی خود می شوند. اين وضعيت معمولا امکانی می شود برای مهاجرت مردان خارجی به آلمان.” خانم ملسا يکی از مهم ترين نگرانی های زنان آلمانی با شوهران ايرانی را سرنوشت بچه های آنها می داند: “زنان آلمانی در موقع اختلاف و جدائی از همسران ايرانی خود زمانی به وحشت می افتند که بچه دارند. آنها می ترسند که مرد ايرانی فرزندانشان را با خود به ايران ببرد و آنها ديگر نتوانند بچه هايشان را ببينند.” ميزان رضايت ايرانيان از ازدواج با آلمانی ها بستگی به اين دارد که کدام طرف آلمانی است، مرد يا زن. روزنامه نگار در پاريس در تحقيق از 40 جوان ايرانی، پسران با اينکه اغلب در فرانسه بدنيا آمده و يا در اين کشور بزرگ شده اند، دوست دختر و يا همسر ايرانی را ترجيح می دادند بی آنکه بتوانند دليلی برای اين خواسته خود عنوان کنند. اما دختران که اغلب دوست پسر فرانسوی داشتند از رابطه شان راضی بودند. درميان نسل اول ايرانيان، ازدواج با فرانسويان کمتر ديده می شود بيژن برهمندی شمار زيادی از مردان ايرانی که همسر آلمانی دارند و حداقل 10سال از زندگی مشترکشان می گذرد در پاسخ به اين سوال که ازدواج خود را چگونه می بينند، عمدتا از کمبود گرمی و شور در زندگيشان شاکی بوده اند؛ آنچه که به نظر آنها در زندگی خانواده های ايرانی وجود دارد. اما، بسياری از آنها زندگيشان را آرام و برنامه ريزی شده توصيف کرده اند. در مقابل، همسران آلمانی آنها از زندگی با همسرانشان راضی بوده اند. در عين حال معتقد بوده اند که تفاوت های فرهنگی گاه مشکل ساز است. بسياری از زنان ايرانی که همسر آلمانی دارند از زندگيشان راضی تر هستند. “مينا محمدزاده”، سه سال است که با مردی آلمانی ازدواج کرده است. او می گويد که مرد آلمانی معمولا بيشتر قدر زن ايرانی را می داند و به او احترام بيشتری می گذارد. “شيرين”، از زندگی خود با همسر آلمانی اش راضی است، اما منکر تاثير اختلاف فرهنگی در زندگی مشترک خود نيست: “من نمی توانم همه زندگيم را با او تقسيم کنم بخصوص آنچه به ايران و علايق من مربوط می شود.” ازدواج ايرانی ها در ديگر نقاط اروپا ازدواج ايرانيان در کشورهای ديگر اروپائی با توجه به ميزان تطابق آنها در جامعه و شرايط کشور ميزبان در پذيرش و برخورد با خارجيان متفاوت است . مسئول انجمن عمر خيام بلژيک دشوار است دليل قطعی برای اختلافات خانوادگی در ميان ايرانيانی که با بلژيکی ها ازدواج کرده اند، ارائه داد. انتظارات آنها از زندگی مشترک با هم متفاوت است. فردگرائی در ميان بلژيکی ها بيشتر ديده می شود. احمد امينيان “بيژن برهمندی”، روزنامه نگار ساکن پاريس، در مطالعه ای، از جوانان ايرانی نسل دوم در فرانسه نظرشان را در مورد دوست يابی و ازدواج با فرانسويان پرسيده است. او می گويد: “در تحقيق از 40 جوان ايرانی، پسران با اينکه اغلب در فرانسه بدنيا آمده و يا در اين کشور بزرگ شده اند، دوست دختر و يا همسر ايرانی را ترجيح می دادند بی آنکه بتوانند دليلی برای اين خواسته خود عنوان کنند. اما دختران که اغلب دوست پسر فرانسوی داشتند از رابطه شان راضی بودند. درميان نسل اول ايرانيان، ازدواج با فرانسويان کمتر ديده می شود.” در مورد ايرانيان و بلژيکی ها، “احمد امينيان”، مسئول انجمن بين فرهنگی “عمر خيام” که به عنوان ميانجی برای حل مشکلات ميان خانواده های ايرانی – بلژيکی نيز فعاليت می کند، می گويد: “دشوار است دليل قطعی برای اختلافات خانوادگی در ميان ايرانيانی که با بلژيکی ها ازدواج کرده اند، ارائه داد. انتظارات آنها از زندگی مشترک با هم متفاوت است. فردگرائی در ميان بلژيکی ها بيشتر ديده می شود. در مواردی هم که آنها به خواسته ها ی همسران ايرانی خود برای رفت و آمد بيشتر و يا ارتباط با خانواده او تن می دهند، محدود است و تنها زمان کوتاهی را در بر می گيرد. در نهايت خواسته های همسر بلژيکی است که از سوی همگی رعايت می شود.” … و اما، لالائی شب شام که تمام می شود مرد از ميان کتاب قصه هائی که خانواده اش از ايران فرستاده اند، قصه ای را برای فرزندش می خواند و بعد از آن قصه ای آلمانی. کودک ايرانی-آلمانی به خواب می رود بی آنکه معلوم باشد او در روياهايش کدام قصه را خواهد ديد.
ازدواج زن و مرد از دو فرهنگ متفاوت، سوای پيچيدگی های آن در نظر قانون و اجتماع، برای خود زوج ها هم همراه با مسائل (مثبت و منفی) خاصی است که در ازدواج های ديگر ديده نمی شود. روند ادامه دار مهاجرت ايرانيان به خارج از کشور باعث شده است که شمار ازدواج مردان و زنان ايرانی با شهروندان خارجی افزايش چشمگيری داشته باشد. ناهيد کشاورز، مشاور امور مهاجران در آلمان، نگاهی دارد به اين گونه ازدواج ها. او به ويژه ازدواج ميان ايرانی ها و آلمانی ها را که در مقايسه با بسياری از نقاط ديگر از اروپا سابقه ای طولانی تر دارد، مورد توجه قرار می دهد…….
اولین باشید که نظر می دهید