خشونت روانی و کلامی، رتبه نخست زنان ايران در ميان انواع ۹ گانه خشونت خانگی، بيشتر تحت خشونت های روانی و کلامی قرار دارند. ۷/۵۲ درصد از کل پاسخگويان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی دقيقا اعلام کرده اند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی اين نوع خشونت که شامل به کاربردن کلمات رکيک، دشنام، داد و فرياد، بهانه گيری های پی در پی و… است، بوده اند. ميانگين وقوع اين نوع خشونت برای زنانی که درگير آن بوده اند، ۱۰ بار است. رتبه بعد، خشونت فيزيکی از نوع دوم است که ۸/۳۷ درصد از زنان ايرانی از اول زندگی مشترک خود، آن را تجربه کرده اند که شامل سيلی زدن، زدن با مشت يا چيز ديگر، لگد زدن و… است. متوسط ميزان تجربه اين نوع خشونت ها برای زنان درگير در خشونت خانگی، برابر با ۴۶/۲ بار است. رتيه سوم با رقم ۷/۲۷ درصد متعلق به خشونت های ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی است که شامل ايجاد محدويت در ارتباط های فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاريابی و اشتغال و ايجاد محدويت در ادامه تحصيل و مشارکت در انجمن های اجتماعی است که ۳/۷۲ درصد از زنان اظهار کرده اند که از اول زندگی مشترک تا کنون در معرض اين نوع از خشونت همسران خود نبوده اند. خشونت جنسی، رتبه آخر خشونت های جنسی و ناموسی که شامل مجبور کردن به ديدن عکس و فيلم های مبتذل يا اجبار به روابط زناشويی ناخواسته يا غير متعارف می شود، با رقم ۲/۱۰ درصد رتبه پائينی را به خود اختصاص داده است. آمارهايی که ابعاد ميزان وقوع خشونت خانگی را در سطح ملی نشان می دهد، حاکی است که ۸/۸۹ درصد از زنان ايرانی گفته اند در طول زندگی مشترک خود هرگز قربانی خشونت های جنسی و ناموسی نبوده اند. همچنين اکثر افراد درگير در خشونت های جنسی و ناموسی اعلام کرده اند که در حد پائين و خيلی پائين، در معرض اين نوع خشونت ها بوده اند. بنابر اين، نتايج پژوهش بررسی خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان نشان می دهد که وقوع خشونت های جنسی و ناموسی در سطح ملی در مقايسه با خشونت های ديگر، کمتر گزارش شده است. البته دکتر قاضی طباطبايی پس از ذکر آمار پائين خشونت های جنسی، اضافه کرده است که با توجه به وجود نوعی الزام، جبر هنجاری، عرفی و حتی شرعی درباره اظهار چنين خشونت هايی در جامعه و فرهنگ ايران، به طور تلويحی می توان ميزان کم اين نوع خشونت ها را ناشی از خود سانسوری و نزاکت زنان مورد مطالعه دانست. يافته های تحقيق قاضی طباطبايی و همکارانش در ارتباط با عوامل موثر بر خشونت خانگی نشان می دهد که وضعيت تحصيلی نيز بر ميزان همسرآزاری تاثير دارد. زنان بی سواد بيشترين و زنان دارای فوق ديپلم و ليسانس کمترين خشونت را از اول زندگی مشترک خود تجربه کرده اند. يافته های همين تحقيق نشان می دهد که ميزان تاثير سن و همچنين شاغل و يا غير شاغل بودن زن بر خشونت خانگی عليه زنان از تنوع و تفاوت های قابل توجهی برخوردار است. زنان ۵۵ تا ۵۹ ساله بالاترين و زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله پائين ترين مورد وقوع خشونت را در زندگی مشترک خود داشته اند. زنان غير شاغل نيز بيشتر و زنان شاغل کمتر خشونت را تجربه کرده اند. يافته های يک پژوهش ديگر که در تهران انجام شده است، برخی از نتايج پژوهش ملی را در اين باره تاييد می کند. ويژگی های فردی قربانيان همسرآزاری در مراجعه به مراکز سازمان پزشکی قانونی عنوان پژوهشی است که توسط حسن افتخار، حسن کاکويی، آمنه ستاره فروزان و منير برادران انجام شده است. نتايج اين مطالعه توصيقی نشان می دهد که ۲۸ درصد از قزبانيان خشونت خانگی شاغل و ۷۱ درصد غير شاغل بوده اند. از طرفی اشتغال زنان ارتباط تنگاتنگی با ميزان تحصيلات آنان داشته است. در اين پژوهش همچنين روشن شد که هر چه مدت زنا شويی افزايش می يابد دفعات ضرب و شتم شوهر و ميزان مدارا با خشونت خانگی افزايش می يابد. اين پژوهش نشان می دهد که تعداد دفعه های ضرب و شتم شوهر با تعداد فرزندان ارتباط مشتقيم دارد و هرچه تعداد فرزندان بيشتر باشد، خشونت جسمی عليه زنان هم بيشتر شده است. ضمن اينکه بين دفعات ضرب و شتم شوهر و گرايش قربانيان به طلاق و جدايی ارتباطی ديده نشده است. پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی ميزان تاثير شغل، درآمد ماهيانه خانوار، زبان مادری و محل بزرگ شدن را بر خشونت خانگی مورد ارزيابی قرار داده است که روشن شد ارتباط معناداری بين آنها وجود دارد. به اين ترتيب که کارگران کشاورزی از اول زندگی مشترک تا کنون بيشترين و کارمندان و متخصصان عالی رتبه کمترين خشونت را درباره همسران خود انجام داده اند. خانواده هايی که ميزان هزينه ماهانه آنها زير ۷۵ هزار تومان بوده بالاترين ميزان خشونت را تجربه کرده اند و آنها که بين ۲۲۶ تا ۳۰۰ هزار تومان هزينه داشته اند، کمترين خشونت را. تاثير نوع واحد مسکونی بر خشونت خانگی همچنين خانواده هايی که درخانه های ويلايی زندگی می کنند، بيشترين خشونت و خانواده هايی که در آپارتمان سکونت دارند، کمترين خشونت را تجربه کرده اند. مردانی که تا ۱۸ سالگی در روستا بزرگ شده اند، بالاترين خشونت را عليه زنان روا داشته اند و مردان بزرگ شده شهر، کمترين خشونت را . زنانی که با همسرشان همشهری نيستند، بيشتر تحت خشونت واقع شده اند و البته آنها که همشهری بوده اند کمترين خشونت را تحمل کرده اند. در اين پژوهش ارتباط زبان مادری نيز با خشونت در خانواده مورد سنجش قرار داده شد و نتايجش خبر از آن می دهد که مردان بلوچ و لر زبان، بالاترين خشونت و مردان مازنی و گيلک زبان، کمترين خشونت را از ابتدای زندگی مشترک تا کنون نسبت به زنان خود روا داشته اند. پرخشونت ترين دوره ها ميانگين مرتب شده دوره های زندگی، در بين پاسخگويان در سطح ملی بر حسب ميزان وقوع خشونت خانگی نشان می دهد که دوره های زير به ترتيب پرخشونت ترين دوره ها برای زنان ايران محسوب می شوند. ۱ – يک سال اول ازدواج ۲ – دوران تنگناهای مالی ۳ – پس از تولد فرزندان ۴ – حداقل يکبار در ماه ۵ – دوران ميانسالی ۶ – دوران بارداری. خلاصه يافته های بر آورد گستره خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان کشور ۱۲ مورد از کم شايع ترين انواع خشونت را درباره زنان چنين نشان می دهد؛ مجبور کردن به انجام کارهای خلاف عرف و شرع و قانون (۱/۱ درصد) کتک کاری منجر به سقط جنين (۱ /۲ درصد) زدن تا حد نقص عضو (۱/۳ درصد) زدن تا حدی که پرده گوش پاره شده است ( ۱/۵درصد ) زدن تا حدی که دست يا پا شکسته است (۲درصد) از دست دادن دندان (۱/۶ درصد ) زدن تا حدی که فک يا بينی شکسته است (۱/۵ درصد ) جلوگيری از نگهداری فرزندان توسط زن در زمان متارکه ( ۲درصد) ازدواج مجدد شوهر بدون رضايت همسر اول (۲درصد ) مجبور کردن به سقط جنين (۲/۵درصد) زدن تا حدی که دندان ها لق شده است (۲/۵ درصد ) مراعات نکردن بهداشت زناشويی ( ۲/۶ درصد )
نتايج يک پژوهش ملی دراندازه گيری شاخص کلی خشونت خانگی عليه زنان در ايران ۴۵ مقياس را عنوان می کند. مقياس هايی همچون به کاربردن کلمات رکيک، صحبت های بيرون از نزاکت و دشنام، بهانه گيری های پی در پی، داد وفرياد و بد اخلاقی، ايجاد فشارهای روحی و روانی با رفتار آمرانه و تحکم آميز، تهديد به کشتن، محروم کردن از غذا، کتک کاری مفصل و….اين پژوهش آمار را اينگونه روايت می کند. ميانگين وقوع اين نوع خشونت برای زنانی که درگير آن بوده اند، ۱۰ بار است. رتبه بعد، خشونت فيزيکی از نوع دوم است که ۸/۳۷ درصد از زنان ايرانی از اول زندگی مشترک خود، آن را تجربه کرده اند که شامل سيلی زدن، زدن با مشت يا چيز ديگر، لگد زدن و… است. ……..
اولین باشید که نظر می دهید