در اين ميان قوانين مربوط به تجاوز در جهان در بهترين شرايط خود، باز هم موقعيتي درهم و پيچيده دارد به طور مثال در استراليا، مكزيك، نيوزلند و اوگاندا تماما كشورهايي هستند كه با وجود در حال توسعه بودن، قوانين راجع به خشونت دارند، اما در مقابل در ژاپن، كاستاريكا و لهستان خشونت عليه زنان، جايي در قانون ندارد. اين در حاليست كه روانشناسان جنايي معتقدند برخلاف آنچه عموما تصور ميشود، تجاوز جنايتي نيست كه تصادفي باشد. از اين رو قربانيان تجاوز اغلب مهاجمان را ميشناسند. از سوي ديگر در سالهاي اخير بازار فحشا به واسطه وجود هزاران دختر فروخته شده و قاچاق شده كشورهاي تايلند، سنگاپور، كامبوج، مالزي، اندونزي، هندوستان، روسيه، مجارستان، لهستان، مراكش، كنيا و برزيل داغ داغ بوده است و عمده مشتريان، توريستهاي جنسي از كشورهاي ايالات متحده آمريكا، كانادا، اروپاي غربي، عربستان سعودي، كويت ، چين و استراليا بازار پررونق قاچاق زنان و دختران را هدايت ميكنند. توقف خشونت عليه زنان و دختران گرفتار آن چنان محدوديتهايي است كه اساسا زن را نسبت به مرد كمارزشتر تلقي كرده و آرزوي رفع تبعيض و بازگشت زن به جايگاه خود به عنوان يك عضو قدرتمند جامعه در برابر مردان تبديل به رويايي شده است كه تحقق آن به معناي پايان خشونت به عنوان جنون و انحرافي حيرت انگيز عليه زنان است.
در ايالات متحده آمريكا كه مدعي حقوق بشر است، آزار جنسي در محل كار به عنوان جرم محسوب نميشود، بلكه تنها نقض حقوق شهروندي فرد به حساب ميآيد و اين در حاليست كه در تمامي كشورها، دولتها بررسيهاي محلي بسيار ناچيزي در اين باره انجام دادهاند، به طوري كه هنوز ابعاد وقوع واقعي اين ناهنجاري مشخص نيست. به گزارش ایونا ، هنوز هم شايعترين شكل خشونت جنسي در جهان، آزار از سوي شوهر يا شريك جنسي عنوان ميشود، به طوري كه زنان قرباني اين مدل خشونت اغلب به انواع بيماريهاي رواني مرتبط با افسردگي، ترس اضطراب و از همه مهمتر تحقير شخصيت مبتلا بوده و اغلب موفق به بازگشت سالم به محيط زندگي نميشوند.
اولین باشید که نظر می دهید