امروزه در عصر اطلاع رسانی و آگاهی هستیم و هیچ چیزی نمیتواند در مقابل این امر واقع و یا سد شود و به طور روزمره بر حجم این اطلاعات افزوده نیز خواهد شد .
از جمله آگاهی های ارائه شده ، بازیابی حقوق زنان و توانمند سازی ایشان در خصوص نیازها و تواناییهایشان میباشد ، همه روزه شاهد رویش و خیزش انجمن ، مرکز ، گروه و یا جمعیت و تشکلی در جهان و ایران هستیم که تلاش دارند حقوق از دست رفته را به این گروه جنسیتی تذکر داده و برای آینده وی برنامه ریزی نمایند تا بدانجا که در ترکیب دولت ها معاونتی به این نام و در استانداریها و شهرداریها گروهی بر این عنوان پدیدار شده تا وظیفه حفظ و صیانت از قداست و حقوق زنان نماید و به جد و حق میتوان گفت در طول تاریخ بسیاری از حقوق زنان یا پایمال شده و یا در نظر گرفته نشده ، و بسان اسرایی در دستان روزگار به بازی گرفته شده اند .
در برخی موارد به ظلمی بزرگ مبتلا و یا دردی بی درمان به نام نادانی گرفتار آمده اند ، بنا بر همین نیز اینک در جهان و به ویژه ایران دست به حرکتی وسیع زده اند تا بتوانند زنان را از چاه ویل بیرون آورده و در گامی جلوتر نویدی از آزادی و رهایی بدیشان زمزمه نمایند ، اما در عین همه این تلاشهای بسیار خوب و قابل ستایش باید نکاتی مهم را متذکر شد . نهاد خانواده و یا هسته مرکزی خانواده در دوران مدرن حداقل متشکل از یک مرد و یک زن میباشد تا حول این محور خانواده به معنای وسیع تر پدید آمده و به سوی جلو هدایت شود ، آنگاه که یک گروه جنسیتی و یا صنفی و اجتماعی به آگاهی های فراتر از نیاز و یا توان درک و یا شعور بهره وری برسد ، ممکن است از اطلاعات و آگاهی ها به درستی نتوان استفاده مفید نمود ، بنابراین اخذ هر گونه اگاهی بدون درک صحیح و هضم درست به همانقدری که مفید و خوب است خطرناک و آسیب زننده نیز میباشد . اینک ما شاهد هجوم هر روزه تعداد زیادی از زنان به دادگاههای خانواده ، دادسراهای کیفری و یا مراکز مشاوره هستیم که به هر دلیل ممکن و یا واهی سعی دارند به نوعی از امکانات و مقدورات و تواناییهای قانون به نفع خویش و علیه شوی خویش بهره برده و خواسته و ناخواسته نهاد خانواده را به فروپاشی تهدید نمایند .
این درست است که هر کس میباید حقوق خویش را از جامعه و حتی خانواده خویش برگیرد ولی باید بدانیم هر حقی با یک شعور (EQ) پیوند دارد که در صورت فقدان آن نه تنها حقی به دست نمیاید بلکه حقوق زیادی از دیگران در این هنگام تضییع خواهد شد . وقتی وزیر دادگستری به آمار (باور نکردنی) 14 میلیون پرونده در جریان طلاق اشاره میکند و یا آمار هر روزه افزایش تعداد طلاق به گوش میرسد در ضمن احقاق شایدی یک حق قانونی صدها حق اخلاقی از دیگران از جمله فرزندان و همسران و خانواده های طرفین ربوده و تضییع میگردد، چنانچه قبل از آگاهی رسانی و تفهیم و توانمند سازی زنان و یا هر گروه اجتماعی و یا جنسیتی ارکان چگونگی حفظ و صیانت از خانواده آموزش داده شده و مهارتهای لازم به تصویر در آمده و پایان هر جدایی به وضوح به تصویر کشیده شود و فرد از توان خود با لحاظ مراتب اخلاق و شعور فربه اجتماعی آگاه شود ، دیگر نیازی به این همه دعاوی مکرر مطرح درمحاکم خانواده نخواهیم داشت . امروزه برخی مراکز دولتی و غیر دلتی به جای یک سویه نگری و فشار بر گذشته نابسامان جامعه خانوادگی و تحریک زنان به برخی حرکتهای آلوده به کینه بهتر است ، فرایند سازی نموده و بر اساس نیاز و توان فهم و ساختار بومی نسبت به آگاه سازی گام برداند تا این جنین به راحتی حمل و وضع شود . جامعه مدرن و فرا مدرن در را رسیدن به ارمانهای قانونی خویش نباید اخلاق را قربانی نموده و بی مسئولیتی را به ارمغان آورد . آمار هزارن زندانی به خاطر مهریه و یا ضرب و شتمهایی که صحنه سازی های حق نمایی در دادسرا ها و یا استفاده از ترفندهای وکالتی برای رفع نشوز و دور زدن قانون به ترس از شمول نشوز و اعلان مجول المکان بودن زوج یا زوجه ووو همگی نشان از کور بودن قانون و مردن اخلاق دارد . چرا که پس از این عملیات خونین و سراپا فریب طرفین یک خانواده چیزی جز یک خرابه به نام لاشه خانواده باقی نخواهد ماند ، نقش تشکلها و مراکز دولتی و غیر دولتی در این فرایند تاریخی بسیار حساس و مسئولانه است و نباید گذاشت به نام حق و حقوق سر این طفل معصوم (خانواده ) بریده شود . بسیاری از مشکلات فرا رو نتیجه ظلمهایی است که در گذشته به جنسیتی روا داشته شده که اینک باید این نسل جزای آن را بدهد و این مشکل در اینجا متوقف نخواهد شد بلکه به شکل دور خشونت به نسلهای بعدی سرایت کرده و جنس مردان راه دیگری برای احقاق حقوق خود طی خواهد نمود از جمله اینکه مردان امروز تمایل چندانی به تعهد دادن و ازدواج نشان نمیدهند و در نهایت این جامعه زنان است که متضرر میشوند و صد البته باز هم هر دو جنس متضرر و نهاد خانواده روز به روز به سقوط نزدیکتر خواهد شد. پس کمی بیاندیشیم و اینقدر بر طبل حقوق بدون در نظر گرفتن اخلاق و شعور اجتماعی نکوبیم جعفر اردبیلی
اولین باشید که نظر می دهید