مادرم ای نور دیدگان عالم وی مهرت به پای دارنده بساط جانم
میشد که نباشم گر تو میخواستی
میشد که نمانم گر آفتاب مهرت را ز من دریغ میکردی
تو جنگیدی با جهان تا جهان از آن من باشد
خود فرو خفتی تا من بپا خیزم
قلبت بسان گلبرگهای گل مرا به آغوش کشید و عطر جانت حیاتم داد
تو رابا جانم پاس میدارم و حریمت را من نگاهبانم
از تو سپاسمندم که هدیه پدری را به زیور مادری در آمیختی و امروز شکفتنم را به لبخندی عطر آگین کردی
ای جان جهان جان جهان به فدایت
چرا که تو زیبنده ستایشی همچون خدایگان
ای زن نامت وی مادر روزت وی بانو میلادت مبارک
اولین باشید که نظر می دهید