جایگاه و نقش اعضای خانواده یکی از مسائلی است که باید بهمرور برای فرزندان نهادینه شود. معمولاً اولین افرادی که کودک میشناسد، پدر و مادر هستند، اما شاید او اطلاع دقیقی از نقش پدر و مادر در زندگی نداشته باشد.
بهمرور و با به دنیا آمدن خواهر یا برادر، کودک متوجه نقش دیگری در خانواده خواهد شد؛ اما یکی از مهمترین ارکان تربیت فرزند، شناخت جایگاه پدر در خانواده است.
شاید تعجب کنید که چرا جایگاه مادر را مثال نزدیم. به این دلیل که فرزندان چه پسر باشند و چه دختر، از ابتدای تولد تا سن ۷ سالگی، انس بیشتری با مادر دارند و بیشتر از سمت مادر توجه میبینند و به همین دلیل مادر را بهعنوان حامی خود میشناسند، اما برای فرزندانی که در سن مدرسه هستند، لازم است تا نقش و جایگاه پدر را در خانواده تبیین کنید.
رئیس خانواده؛ پدر
در کتابهای خانواده، به دانشآموزان چنین آموزش داده میشود که پدر نقش رئیس خانواده را دارد و مادر بهعنوان مدیر در خانه است، اما شاید این بیان کتابی با نوع رفتار خانوادگی شما طوری باشد که کودکان را دچار تناقض کند. به همین دلیل لازم است که شما نقش پدر را بهعنوان رئیس خانواده در ذهن فرزندانتان تثبیت کنید.
رئیس خانواده بودن به معنی این است که همه تصمیمات خانواده باید به اطلاع پدر برسد و حرفهای پدر مهر تأیید نهایی خواهد بود. بهعنوان مثال وقتی فرزند شما از مدرسه برگه رضایتنامه میآورد تا آخر هفته به همراه معلمان و همکلاسیهایش به اردو برود، اینجا لازم است تا پدر مهر تأیید این رضایتنامه را بزند. هرچند که مادر هم به اندازه پدر در تربیت و ولایت بر فرزند نقش دارد، اما جایگاه رئیس خانواده را در چنین مواردی میتوانید برای فرزندان جا بیندازید.
در اینگونه موارد برای جلوگیری از دوگانگی تربیتی در فرزندان خود، بدون مشورت با پدر خانواده اقدام به امضای برگه رضایتنامه نکنید.
به فرزندتان بگویید که از طرف خودتان مانعی ندارد که او با همکلاسیهایش به اردو برود، اما باید نظر پدرش را هم بپرسد و از او هم اجازه بگیرد و پاسخ نهایی را پدر خواهد داد.
مهربانی و اقتدار پدرانه
هروقت با تدبیری که همسرتان برنامهریزی کرده، فرزندتان به سمت شما آمد و برگه رضایتنامه اردوی آخر هفته مدرسه را به شما داد، منعطف و مهربان برخورد کنید. این به معنی نداشتن اقتدار نیست، بلکه لازم است شما بهعنوان یک رئیس مقتدر به فرزندتان بگویید که به چه دلایلی راضی هستید او به اردو برود و یا به چه دلایلی صلاح نمیدانید او به اردو برود.
با جا انداختن نقش خود بهعنوان یک پدر مهربان که در جایگاه تصمیمگیری برای خانواده است، میتوانید این نکته تربیتی را در فرزندانتان نهادینه کنید که برای کارهایشان با شما مشورت کنند و به شما اعتماد داشته باشند. همچنین مهربانی شما باعث میشود که آنها نقش محور بودن شما در خانواده را پذیرفته و بدانند که در صورت بروز مشکل، میتوانند بدون ترس و اضطراب به سراغ شما بیایند و با شما مشورت کنند.
همگرایی بین پدر و مادر در تربیت فرزندان
اگر شما مادر خانواده هستید و فرزندان برای خواستهای به سراغ شما میآید، اقتدار شوهرتان را بهعنوان پدر در ذهن فرزندتان ثبت کنید؛ با این روش که بدون مشورت با پدر خانواده هرگز به فرزندتان حرفی نزنید. حتی اگر خیالتان راحت است که نظر شما و همسرتان یکسان است، اما لازم است به فرزندتان بگویید: لازم است با پدرت هم مشورت کنم.
و پس از گذشت مدتی پاسخ فرزندتان را که دربردارنده مشورت میان شما و همسرتان بهعنوان پدر خانواده هست را بیان کنید.
این نوع رفتار باعث میشود که فرزندان متوجه شوند که شما در تربیت آنها و در تمام امور زندگی با هم مشورت میکنید و نظرات و سلیقههای همدیگر را قبول داشته و نقشهای ریاست و مدیریت خانواده یکدیگر را پذیرفتهاید.
فرزندانی که در چنین خانوادهای تربیت میشوند که نقش هر دوی پدر و مادر را پررنگ میبینند و برای کارهایشان اجازه مشورتی والدین را میگیرند، معمولاً موفقتر بوده و پدر و مادر خود را بهعنوان الگوی خود انتخاب میکنند.
نظر پدر بدون واسطه مادر
اگر فرزند شما اشتباهی انجام داد یا تقاضایی از شما داشت که لازم بود همسرتان بهعنوان پدر خانواده به او نظر بدهد، به فرزندتان بگویید که خودش باید با پدرش صحبت کند و نظر او را جویا شود. دراینباره بدون اینکه فرزندتان متوجه شود، مسئله را با پدر خانواده مطرح کنید و نظر خودتان را هم به اطلاع پدر برسانید. از پدر بخواهید که در برابر اشتباه فرزندتان نرمتر برخورد کند و بهعنوان رئیس خانواده نظرش را مستقیم به او بگوید و با او صحبت کند.
بیواسطه بیان کردن نظرات پدر خانواده به فرزندان باعث میشود که آنها نقش پدر را در تربیت و همچنین در زندگی خود پررنگتر حس کنند.
تهدید با نام پدر
پدر ستون خانواده است و باید همه اعضای خانواده با شنیدن نامش آرامش بگیرند نه اینکه بترسند و دچار دلهره شوند. هرچند نقش پدر در خانه بهعنوان رئیس خانه به نحوی است که شاید کمتر از مادر منعطف و مهربان باشد، اما این نباید به نحوی در تربیت فرزندان پررنگ شود که آنها از پدرشان بترسند یا نام پدر برایشان تهدید باشد.
بهعنوانمثال اگر فرزند شما کار اشتباهی انجام میدهد، شما بهعنوان مادر و مدیر خانه اشتباه او را بیان کنید و سعی کنید فرزندتان را مجاب کنید که اینکار را دیگر انجام ندهد. اگر فرزند شما کار اشتباهی انجام بدهد و شما بدون تبیین اشتباهش صرفاً بر سر او فریاد زده و او را تهدید کنید که: “وقتی بابا آمد به او خواهم گفت تا تو را دعوا کند”، این روش شاید تا مدت کوتاهی جلوی شیطنتهای فرزند شما را بگیرد، اما در درازمدت باعث میشود فرزند شما تصویر نامطلوبی از پدرش در ذهن داشته باشد و پدر را اهرمی برای ترس و اضطراب و دعوا شدنش بشناسد.
بهجای ترساندن فرزندتان از پدرش بهتر است به او اینگونه بگویید: اینکار که انجام دادی به این دلایل اشتباه بود و وقتی پدر آمد بیشتر دراینباره با هم صحبت خواهیم کرد.
اولین باشید که نظر می دهید