به نقل از شرق، مأموران پلیس شیراز فروردین سال ٨٨ در جریان مرگ جوانی قرار گرفتند که مسئول فرهنگی مسجدی بود. شواهد نشان میداد مرد جوان به قتل رسیده است چراکه سیمی دور گردن او پیچیده شده بود و حالت صورتش نشان میداد او خفه شده است. وقتی پلیس افرادی را که در مسجد بودند مورد پرسش قرار داد، امام جماعت مسجد عنوان کرد شب قبل از مرگ این جوان، او را به همراه همسرش دید و آنها برای اینکه با هم غذا بخورند به دفتر فرهنگی مسجد رفتند و تا زمانی که او در مسجد بود آنها هم آنجا بودند.
درحالیکه جسد به پزشکیقانونی انتقال یافته بود تحقیقات مأموران نشان داد دختر نوجوانی به نام مریم که عقدکرده مقتول بود، شب قبل از حادثه همراه شوهرش بود و صبح نیز به مدرسه نرفته بود. وقتی پدر مریم از سوی مأموران مورد پرسش قرار گرفت، گفت: «دخترم شب قبل با مادرش تماس گرفت و گفت شب را نزد شوهرش میماند صبح از مدرسه با ما تماس گرفتند و گفتند مریم نیامده است. ما در جریان نیستیم که دخترمان حالا کجاست».
مریم ساعاتی بعد شناسایی و بازداشت شد. او در ابتدا منکر کشتن شوهرش شد اما بعد به قتل اعتراف کرد و گفت به دلیل اختلافاتی که با شوهرش داشت این کار را انجام داده است. او توضیح داد برای اجرای نقشه ابتدا داروی خوابآور به همسرش خورانده و بعد با سیم لپتاپ خفهاش کرده است.
او گفت: «١٤ سالم بود که خانوادهام من را به عقد یکی از پسران فامیل درآوردند. مدت زیادی از این عقد نگذشته بود که او بدرفتاریهایش را با من شروع کرد. کتکم میزد و وضع خوبی نداشتم، دو ماه بعد از عقد جدا شدیم. من در ١٤ سالگی زنی مطلقه شده بودم.
بعد از چند ماه مقتول که او هم از اقوام ما بود به خواستگاریام آمد و خانوادهام دوباره بدون موافقت من ازدواج را قبول کردند و گفتند هیچکسی حاضر نمیشود با زنی مطلقه ازدواج کند و تو باید این شرایط را بپذیری. من دوباره پای سفره عقد نشستم اما با شوهر جدیدم هم نمیتوانستم کنار بیایم و مرتب درگیری داشتیم. من او را دوست نداشتم ضمن اینکه نمیتوانستم از او هم جدا شوم به همین خاطر یک روز به دوستم گفتم میخواهم شوهرم را بکشم. او هم پیشنهاد داد اول بیهوشش کنم و بعد او را بکشم. روز حادثه وقتی با هم به دفتر فرهنگی مسجد رفتیم غذا خوردیم، بعد من به بهانه خرید داروی سردرد به داروخانه رفتم، مقداری داروی خوابآور خریدم و آن را در آبمیوه حل کردم و به خورد شوهرم دادم وقتی بیحال شد او را با سیم لپتاپ خفه کردم».
وقتی مریم برای دفاع از خودش در دادگاه حاضر شد این گفتهها را تکذیب کرد و مدعی شد قاتل نیست و افراد دیگری شوهرش را کشتهاند. این در حالی بود که مأموران پوکه قرصها و ظرف خالی آبمیوه آغشته به دارو را در سطل زباله مقابل مسجد پیدا کرده بودند. مریم مدعی شد دو مرد و یک زن وارد مسجد شدند و شوهرش را کشتند.
در نهایت زن شوهر کش صبح دیروز اعدام شد
اولین باشید که نظر می دهید