“نگين” در بازجويي به رضوانفر گفت: به خاطر مشکلاتي که با مادرم داشتم از خانه فرار کردم پس از يک روز بدون سرپناه، به يکي از دوستان سابقم به نام “احسان” تماس گرفتم و ماجرا را برا ي او تعريف کردم او حاضر شد مرا به خانه شان ببرد و به من جايي براي خواب بدهد.
وي در ادامه گفت: روز قرار او به همراه يکي از دوستانش به دنبال من آمدند و مرا به “سولقان” بردند و به زور مرا مورد آذار و اذيت قرار دادند و در راه بازگشت با يکي از دستگاه پرشيا تصادف کرديم که من از پشت موتور پرت شدم پس از اعلام شکايت ماموران با دستور داديار شعبه چهارم “احسان” و همدستش را دستگير کردند.
دختري که براثر مشکلات خانواد%