در پي اظهارات اين زن، داديار جنايي دستور بازداشت متهم را صادر کرد و بالاخره روز چهارشنبه ماموران آگاهي يکي از شهرستان هاي غربي کشور با در دست داشتن نيابت قضايي وارد منزل مسعود شدند و سحر را در آنجا پيدا کردند. با انتقال متهم و دختر جوان به تهران، مسعود در دادسراي جنايي حضور يافت و با اعتراف به ربودن سحر گفت؛ من به او علاقه زيادي دارم و براي رسيدن به وي اين کار را کردم.در ادامه با توجه به نظريه پزشکي قانوني مادر سحر به ازدواج او با مسعود به شرط رفتن به خدمت سربازي رضايت داد.
به اين ترتيب مسعود پس از تحمل مجازات جرم خود از جنبه عمومي مي تواند با دختر مورد علاقه خود زندگي کند.
جواني که متهم است به دليل شنيدن جواب منفي از مادر دختر مورد علاقه اش اقدام به آدم ربايي کرده است، در دادسراي امور جنايي تهران اعتراف کرد. اواسط هفته گذشته زني ميانسال با مراجعه به دادسراي ناحيه جنايي طي شکايتي اميراسماعيل رضوانفر داديار شعبه چهارم را در جريان ربوده شدن دختر 18ساله اش به نام سحر قرار داد.
به نوشته اعتماد، اين زن گفت؛ مدتي قبل پسري 21ساله به نام مسعود که به سحر علاقه داشت به خواستگاري دخترم آمد اما من به خاطر اينکه اين جوان خدمت سربازي نرفته و بيکار بود به او جواب رد دادم؛ چون چند سال قبل از همسرم جدا شده ام. دلم نمي خواست زندگي سحر هم مانند خودم تباه شود. وي ادامه داد؛ دخترم معتقد بود من بي دليل جواب رد داده ام. بحث ما بر سر همين موضوع ادامه داشت تا اينکه روز گذشته وقتي به همراه او از منزل خارج شدم مسعود را ديدم که با يک ماشين مدل بالا از شهرستان شان به تهران آمده و مقابل خانه ما ايستاده بود. اين جوان از من خواست چند دقيقه با سحر صحبت کند. وقتي آنها چند قدم از من فاصله گرفتند مسعود ناگهان سحر را داخل اتومبيل انداخت و متواري شد.
اولین باشید که نظر می دهید