مدتي قبل خواهرم که با ليلا دوست بود به من پيشنهاد کرد تا در مورد ازدواج با او فکر کنم. من چند مرتبه ليلا را وقتي براي ديدن خواهرم به خانه مان آمده بود، ديده بودم.
دختر خوبي به نظر مي رسيد. من دوست داشتم همسرم فرد پرانرژي و بانشاطي باشد. وقتي همين خصوصيات را در ليلا ديدم، تصميم گرفتم از او خواستگاري کنم، به همين دليل به خواهرم گفتم با وي صحبت کند. مدتي بعد ليلا جواب مثبت داد و به خواستگاري اش رفتم. در اين مراسم بدون کشمکش هاي مرسوم در مورد مهريه دو خانواده با هم توافق کردند و به عقد هم درآمديم. مدتي از آغاز زندگي مان گذشته بود که متوجه رفتارهاي خاص ليلا و خانواده اش شدم. آنها آدم هاي شادي بودند ولي در عين حال همه را مسخره مي کردند. يک بار که ميهمان پدر و مادر ليلا بوديم خانواده او در جمع من و باجناقم را مورد تمسخر قرار دادند. باجناقم اين وضعيت را تحمل کرد ولي من نمي توانستم در چنين خانواده يي زندگي کنم. چند مرتبه در مورد اين موضوع با همسرم صحبت کردم و از او خواستم از اين رفتارهايش دست بردارد اما او گفت دوست دارد هميشه شاد و خندان باشد و خانواده اش هم مثل او هستند. اين مرد در حالي که بسيار عصباني بود، گفت؛ از دست همسرم و خانواده اش ناراحت هستم و از ادامه زندگي با ليلا بيزارم. پس از اظهارات اين مرد همسرش گفته هاي او را رد کرد و گفت؛ داريوش جنبه شوخي ندارد و مرد بسيار زود رنجي است.
روزي که او به خواستگاري ام آمد مي دانست که من و خانواده ام آدم هاي شوخي هستيم و من هم اين مساله را به او گفته بودم، ولي او خودش براي ازدواج با من اصرار کرد و گفت دوست دارد با دختري زندگي کند که روحيه شادي دارد. بنابر اين گزارش به دنبال اظهارات اين زوج رئيس دادگاه با تعيين وقتي جديد رسيدگي به پرونده را به آينده موکول کرد.
مردي که از خنده هاي بيجاي همسرش به تنگ آمده بود با ارائه دادخواست طلاق خواستار جدايي از وي شد.
به نوشته اعتماد، صبح روز گذشته مردي به نام داريوش به مجتمع قضايي خانواده رفت و با ارائه دادخواست طلاق خواستار جدايي از همسرش ليلا شد. اين مرد علت اين درخواستش را خنده هاي بي مورد همسرش اعلام کرد و در مورد زندگي اش گفت؛ بزرگ ترين اشتباه زندگي من ازدواج با ليلا بود. اگر مي دانستم رفتار او تا اين حد زننده است هيچ وقت از او خواستگاري نمي کردم….>>>
اولین باشید که نظر می دهید