يک نوع آن مزاحمتهايي است که اوباش براي مردم (فرقي نميکند زن يا مرد) بهوجود ميآورند که عموما اين نوع مزاحمتها توسط ماموران نيروي انتظامي به عنوان مزاحمتهاي خياباني تلقي ميشود و با آن برخورد ميکنند، اما مزاحمتهاي ديگر نوعي است که در انتها به مسائل جنسي ختم ميشود.
اين جامعه شناس مزاحمت خياباني را از عوامل خشونت خياباني عليه زنان ميداند و ميگويد: «در غرب، نحوه ارتباط زنان با مردان مثل جامعه ما نيست و آزادانه تر با يکديگر برخورد ميکنند، بيشتر مزاحمتها در آن جوامع به شکل تعرض و تجاوز است به همين دليل، آنجا خشونت خياباني عليه زنان بيشتر از مزاحمتهاي خياباني است اما در فرهنگ ما مزاحمتهاي خياباني بيشتر جنبه جنسي دارد تا جنبههاي ديگر، شايد به همين دليل خشونتهاي خياباني عليه زنان، آنطور که در غرب مطرح است، در جامعه ما مطرح نيست، نوع مزاحمتها که امروز ما در جامعه شاهد آن هستيم بسيار شديدتر از کشورهاي توسعه يافته است كه يکي از دلايل آن تغيير سبک زندگي در جامعه است، در کشورهاي غربي براي اين فاصله تمهيداتي انديشيده شده، اما در جامعه ما هيچ طرحي براي پر کردن اين فاصله وجود ندارد، ما هيچ برنامهاي براي اين فاصله15-14 ساله نداريم و تمامي راهحلها از جمله مسئله صيغه به دليل کنار نيامدن جامعه با آن کارآمد نبوده است.»
بر اساس پژوهشی هر زن يا دختري در جوامع شهري در ايران به ميزان مسافتي كه طي ميكند يا مدت زمان حضورش در سطح خيابانها بين يك تا 20 بار به لحاظ مزاحمتهاي كلامي و فيزيكي از سوي برخي مردان مورد آزار و اذيت قرار ميگيرند، همچنين بر اساس يک نظر سنجي از زنان 18 تا 50 ساله تهراني که انجام گرفته است، بيشترين مزاحمتها از نظر زنان عبارتند از: بوق زدن اتومبيلها و اصرار به سوار شدن؛ 85 درصد، تنه زدن عمدي به زنان؛ 83 درصد، انتشار تصاوير خصوصي افراد؛ 80 درصد، متلک گفتن؛ 76 درصد، پراندن الفاظ رکيک؛ 75 درصد، ويراژ دادن و حرکات نمايشي موتورسواران؛ 72 درصد، تعقيب زنان توسط مردان در اماکن خلوت 72 درصد.
مطالعات گوناگوني که در کشورهاي متفاوت روي اين نوع مزاحمتها انجام شده حاکي از آن است که قصد افراد از ايجاد مزاحمت، ارضاي نيازهاي جنسي نيست، نتايج اين تحقيقات نشان ميدهد که بيشترين لذت مرداني که قصد ايجاد مزاحمتهاي خياباني را دارند تحقير جنسي طرف مقابل است.
سعيد معيدفر معتقد است مشکل ديگري که مزاحمت خياباني را تشديد ميکند رابطه زن و مرد در زندگي زناشويي است، به هر حال بخش قابل ملاحظهاي از مزاحمتهاي خياباني توسط مردان متاهل صورت ميپذيرد، وقتي مردي از لحاظ جنسي و رواني تامين نشود سعي ميکند از طريق مزاحمتهاي خياباني جبران کند.
سال گذشته غلامحسين قائدي، دبير علمي چهارمين كنگره خانواده و سلامت جنسي اعلام كرد: «نتيجه يك بررسي ميداني در دادگاه خانواده شهر تهران نشان ميدهد علت 50 درصد طلاقها بهطور مستقيم يا غيرمستقيم مربوط به مشكلات جنسي است، به اعتقاد كارشناسان به اين مسئله بايد به ديده يك بيماري نگريسته و بودجه پژوهشي كافي (نظير هر بيماري جسمي ديگر) براي آن منظور شود.»
به گفته پرويز مظاهري دبير کنگره انجمن علمي روانپزشکان ايران نيز درصد بالايي از طلاقهايي که در کشور صورت ميگيرد بهدليل مشکلات جنسي و ناآگاهي زوجها در زندگي زناشويي است.
گاه در خلوت كوچه ديدن يك سايه حتي ميتواند دل زني را از جا بكند و قدم هايش را تند كند. سايه ترس و نگراني از تحقير و توهين مزاحمان در زمان تاريك شدن آسمان و رفتن خورشيد و حتي روز روشن حس مشترك بسياري از زنان شهرهاي بزرگ است، متلك گويي، بوق زدن يا تنه زدن را بسياري از مادران، خواهران و دختران ما به اشكال گوناگون تجربه كرده اند.
به گفته دکتر سعيد معيدفر، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران اين رفتار غير متعارف برخي مردان در خيابان ريشه در معضلات جنسي دارد، اين مسئله خود ميتواند جزئي از يک بحث به مراتب بزرگتر تحت عنوان روابط نامشروع باشد که در تحقيق و پژوهشها به آن مزاحمت خياباني نميگوييم، وقتي دختران و زنان مورد تعرض و مزاحمت قرار بگيرند، به آن مزاحمت خياباني ميگوييم، اين كارشناس مزاحمتهاي خياباني را به چند نوع تقسيم ميكند.
اولین باشید که نظر می دهید