در اين تحقيق مشخص شد که اگر تحصيلات يا طبقه اجتماعي زن نسبت به مرد پايينتر باشد كمتر مشكل ايجاد ميكند تا اينكه مرد داراي تحصيلات كمتر و يا طبقه پايينتر باشد. در عين حال، برخي جامعهشناسان نيز بر اين باورند كه اگر يكي از دو نفر در فرآيند ازدواج داراي خوي سلطهجو باشد و ديگري سلطهپذير، مانعي در ازدواج آنان مطرح نيست اما اگر هردو داراي منشي يكسان باشند ازدواج آنها موفق نخواهد بود.
بنابراين توصيه ميشود افراد از طبقاتي كه به هم نزديكتر هستند با يكديگر ازدواج كنند چرا كه اختلاف در ارزشها و باورها زمينه بروز اختلافات را پديد ميآورد. در حال حاضر در ايران ازدواج به ابزار و وسيله تحرك اجتماعي تبديل شدهاست و بسياري از خانوادهها درصدد اين هستند كه با وصلت با خانواده متمول به طبقه بالاتر اجتماعي صعود كنند كه اين گونه پيوندها معمولا با موفقيت همراه نيست. بنابراين ازدواج براساس تفاوت فاحش طبقاتي هميشه عاقبت خوش فيلمهاي هندي را ندارد.
ازدواج دو فرد از دو طبقه اجتماعي متفاوت بهم پيوند ميدهد و اين خيلي طبيعي است که شما با دنياي جديدي که رو به رو شدهايد، احساس غريبگي کنيد. بد نيست بدانيد که نتايج يك نظرسنجي كه اخيراً در دانشگاه علوم پزشكي تهران انجام شد، نشان داد مهمترين عامل اختلاف خانوادگي دانشجويان متأهل، اختلاف طبقاتي و تفاوت در سليقه است.
طبقه در كشور ما بيشتر به لحاظ مالي و اقتصادي تقسيمبندي ميشود اما اختلاف طبقه مطرحكننده عوامل ديگري از جمله اختلاف فرهنگ و تحصيلات است. تاثيرات منفي ناشي از اختلاف طبقاتي بر زوجين بيشتر به لحاظ فرهنگي است چرا كه به دليل نوع ديدگاهها، باورها و تربيت حاكم بر يك طبقه اجتماعي، تفاهم كمرنگتر جلوه ميكند.
اولین باشید که نظر می دهید