در واقع نياز به برقراري رابطه آنقدر قوي است که بر تفاوتها غلبه ميکند. اين در حالي است که رابرت لونسون از دانشگاه UCLA در يک بررسي روي زوجهاي ميانسال دريافته بود شباهتهاي شخصيتي با کاهش رضايت از ازدواج در يک دوره 12ساله همراهي دارد. اما در برخي زمينهها، تفاوتهاي شخصيتي با موفقيت بيشتر در ازدواج همراه بود.
لونسون ميگويد اين نتايج ممکن است به اين علت باشد که در درازمدت شخصيتهاي متفاوت زن و شوهر امکان استفاده از تواناييهايي مکمل يکديگر آن دو را براي مقابله با چالشهاي زندگي فراهم ميکند. براي مثال، زوجي را در نظر بگيريد که در آن يک همسر اجتماعيتر و ديگري متمرکز بر جزئيات است.
لونسون ميگويد: اگر در بعدازظهر معين لازم باشد يک نفر صورتحسابها را بررسي کند و چکها را بکشد، و ديگري به دوستان زنگ بزند تا يک مسافرت دستهجمعي را ترتيب دهد، زوج مکمل بهتر از زوج مشابه از پس اين کارها برخواهند آمد و مشاجره کمتري در خواهد گرفت. زن و شوهرهايي که خيلي شبيه يکديگر هستند، ممکن است از دست هم کسل و ملول شوند.
فکر ميکنيد رمز پايداري يک ازدواج شباهت است يا تفاوت؟ خب يک بررسي جديد نشان ميدهد که براي يک ازدواج پايدار و موفق شباهت شخصيتي همسران ضروري نيست.
در اين بررسي زوجهايي که دست کم 40 سال زندگي مشترک داشتند، بررسي شدند و مشخص شد نه شباهت شخصيت همسران و نه تفاوت آن بر رضايتمندي زوجها از ازدواجشان تاثيري ندارد. فردريک کوليج، روانشناس در دانشگاه کلرادو و سرپرست اين پژوهش ميگويد اين نتايج بر خلاف چيزي است که ما هميشه انتظار داشتهايم و نشان ميدهد پيوند عاطفي با فردي ديگر روي ناهماهنگيهاي شخصيتي سايه مياندازد…..
اولین باشید که نظر می دهید