معاون ابتدایی آموزش و پرورش ازدواج زودهنگام دختران را یکی از مهمترین علل بازماندگی آنها از تحصیل دانست اما نکته قابل تأمل در این است که این دلیل در کنار سایر علل چقدر پررنگ است و از طرفی چه مشکلاتی منجر به ازدواج زودهنگام میشود.
به گزارش مهرخانه، یکی از شاخصههای رشد و پیشرفت در هر کشوری میزان باسوادی آن کشور است. در سرشماریهای ایران مرز سواد و بیسوادی اینگونه تعریف میشود که بیسواد مطلق کسی است که خواندن، نوشتن و حساب کردن اولیه را نیز نمیداند. اما در جوامعی که بهواسطه فناوریهای دیجیتال به دانش دست مییابند، مفهوم باسواد تغییر و بر فردی دلالت میکند که مهارتهای جدید و سطح بالاتری از سواد را کسب کرده است. بر اساس سرشماری سال 90 در گروه سنی بالای6 سال، 9 میلیون و 719 هزار نفر (معادل 6.14 درصد جمعیت گروه سنی آن سال)؛ در گروه سنی 10 تا 49 سال به عنوان گروه هدف، 3 میلیون و 456 هزار نفر (معادل 8.6 درصد جمعیت گروه سنی آن سال) و در گروه سنی 10 تا 29 سال، 950 هزار نفر (معادل 2.3 درصد جمعیت گروه سنی آن سال) خود را فاقد مهارتهای خواندن و نوشتن معرفی کردهاند.
94.7 درصد از جمعیت 49- 10 ساله باسواد هستند
اطلاعات سرشماری سال 1395 نشان میدهد 87.6 درصد جمعیت 6 ساله و بیشتر باسواد هستند. همچنین 94.7 درصد از جمعیت 49- 10 ساله باسواد هستند. بیشترین افزایش میزان باسوادی در سال 1395 نسبت به سال 1390 مربوط به استانهای بوشهر، سیستان و بلوچستان، قزوین، خراسان جنوبی و هرمزگان است.
البته گروهی که صرفاً تحصیلات ابتدایی دارند، کمسواد محسوب میشوند که اطلاعاتی از آنها در سرشماری سال 1395 منتشر نشده است.
باسوادی در گروههای مختلف متفاوت است
نکته قابل تأمل در مورد رقم باسوادی تفاوت آن در گروههای مختلف سنی است. بهطور مثال معمولاً میزان بازماندگی از تحصیل در دوران ابتدایی بسیار کمتر از دوران متوسطه اول و دوم است. حتی این رقم در بین زن و مرد نیز متفاوت است. در کنار این موارد عموماً این مشکل در شهرهای مرزی مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خوزستان، کرمان و خراسان جنوبی دیده میشود. البته تهران در این بین یک استثنا محسوب میشود. به گفته مسؤولان و کارشناسان دلایل مختلفی مانند فقر، مسائل فرهنگی، نبود امکانات آموزشی مناسب برای کوچنشینان در بازماندگی از تحصیل اثرگذار است.
لزوم داشتن برنامهای برای جذب دختران بازمانده از تحصیل در دوره متوسطه
سالهاست در کشور اقدامات بسیاری در زمینه جذب کودکان بازمانده از تحصیل انجام میشود که تا حدودی نتایج خوبی نیز به همراه داشته است؛ تا جاییکه تیرماه امسال علی زرافشان، معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش بیان کرد که در مقطع ابتدایی 99 درصد دانشآموزان تحت پوشش تحصیلی هستند و یک درصد دیگر نیز توانایی یادگیری ندارند و این به معنی این است که توانستهایم صد درصد کودکان لازمالتعلیم را پوشش دهیم.
مشاهدات نشان میدهد که اقداماتی برای جذب کودکان به مدرسه صورت میگیرد؛ حتی کودکانی که اوراق هویت ندارند نیز با روشهایی میتوانند به سوادآموزی بپردازند. اما مشکلی که این روزها بیشتر به چشم میخورد ادامه ندادن این روند در مقاطع بالاتر است. هرچند براساس اظهارات زرافشان در دوره متوسطه اول 94 درصد پوشش تحصیلی داریم و در دوره دوم متوسطه نیز پوشش تحصیلی واقعی 82 درصد است؛ اما ادامه تحصیل در برخی از استانها با مشکلات جدی روبهروست. تا جاییکه معاون آموزش متوسطه نیز معتقد است که در امر پوشش تحصیلی دانشآموزان با چالشی روبهرو هستیم و آن هم تفاوت پوشش تحصیلی دختران و پسران بهخصوص در برخی استانها مثل سیستان و بلوچستان است و این نشان میدهد که در کنار برنامه جذب کودکان بازمانده از تحصیل، یک برنامه هم برای جذب دختران بازمانده از تحصیل در دوره متوسطه باید داشته باشیم تا بتوانیم با جذب دختران که در آینده نقش مهمی در تشکیل خانواده مطلوب و تربیت فرزندان دارند بتوانیم آینده جامعه را تضمین کنیم.
نرخ 50 درصدی پوشش دانشآموزان دختر دوره متوسطه در استانهای مرزی
همچنین در روزهای اخیر رضوان حکیمزاده، معاون امور ابتدایی آموزش و پرورش از بررسی نقطه به نقطه دلایل بازماندن کودکان از تحصیل با محورهای مختلفی از جمله نبود یا کمبود امکانات تحصیلی، دلایلی فرهنگی و تعصبی یا ازدواج زودهنگام دانشآموزان دختر در چهار استان خبر داد.
به گفته او در بسیاری از استانهای مرزی، نرخ پوشش دانشآموزان دختر دوره متوسطه حدود 50 درصد است که برخی از آنها به دلیل ازدواج زودهنگام مدرسه را ترک میکنند. او معتقد است که با تصویب قوانین لازم، آگاهسازی و فرهنگسازی خانوادهها این امکان وجود خواهد داشت که بتوانیم تغییر نگرش و رفتار ایجاد کنیم و این فرصت به دختران داده شود که در مدرسه حضور داشته باشند.
ازدواج زودهنگام؛ سدی در مسیر تحصیل دختران
حکیمزاده معتقد است که یکی از دلایل بازماندگی از تحصیل دختران، ازدواج زودهنگام است و بیشترین تأکید را روی این علت دارد. به گفته او رسانهها برای فرهنگسازی در رابطه با ازدواج زودهنگام کودکان باید تلاش کنند. تلویزیون باید قسمتی از برنامههایش را به فرهنگسازی و آگاهسازی مردم به خصوص برای مناطق محروم اختصاص دهد و برای توانمندی دختران و زنان که چه نقشی میتوانند در تربیت نسل داشته باشند، میتواند بسیار مؤثر باشد. علت اصلی بازماندن از تحصیل دانشآموزانی که ازداوج میکنند، خود و خانوادههایشان است و درواقع منع خاصی برای حضور دانشآموزان در آموزش و پرورش وجود ندارد.
ازدواج زودهنگام دختران ارجحیتی نسبت به دیگر عوامل ندارد
با وجود تأکیدی که حکیمزاده روی ازدواج زودهنگام دختران بهعنوان عامل بازماندگی از تحصیل آنها داشت، صحبتهای مسؤولان استانی و کارشناسان نشان میدهد این عامل ارجحیتی نسبت به دیگر عوامل ندارد و میتواند بهعنوان عاملی در کنار سایر عوامل مطرح شود.
همانطور که اشاره شد تحصیل دختران در مقاطع متوسطه در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان با چالش روبهروست. این استان با وجود رشدی که این در زمینه باسواد شدن داشته اما همواره بهعنوان یکی از استانهایی محسوب میشود که مشکل بازماندگی از تحصیل دارد. تیرماه 1390 ابراهیم اعتصام، مدیرکل وقت آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان اعلام کرد که آمار و اطلاعات دقیقی از دانشآموزان بازمانده از تحصیل دوره راهنمایی و متوسطه تاکنون در استان احصا نشده است. او پراکندگی بیش از حد استان، فقر اقتصادی و فرهنگی خانوادهها، نیاز به نیروی کار فرزندان برخی از خانوادهها، ازدواج زودرس دختران، اعتیاد برخی والدین، محکومیت و حبسهای طویلالمدت برخی والدین، کثرت فرزندان، کمبود فضای آموزشی در مناطق صعبالعبور و حاشیه شهرها، فوت والدین و بیسرپرستی یا بدسرپرست بودن کودکان، جذب کودکان واجبالتعلیم در مراکز آموزش غیررسمی، مختلط بودن برخی از کلاسها در دوره راهنمایی و متوسطه را از دلایل وجود کودکان بازمانده از تحصیل در استان برشمرد.
همچنین حمید طوقی، مدیرکل وقت دفتر امور روستایی استانداری سیستان و بلوچستان دشواری ایاب و ذهاب دانشآموزان، شیوع مشاغل کاذب در بین عشایر و نبود فضای آموزشی در مناطق عشایری با توجه به دورافتاده بودن آنها را از دلایل نداشتن انگیزه برای تحصیل کودکان و نوجوانان عشایری دانست.
حضور 160 هزار محروم از تحصیل در سیستان و بلوچستان
تیرماه امسال نیز زهرا نهتانی، مشاور سابق امور بانوان اداره کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان و کارشناس فعلی دفتر تکنولوژی آموزشی اداره آموزش و پرورش استان بیان کرد که 160 هزار محروم از تحصیل، دچار فقدان عدالت آموزشی و محرومیت آموزشی در بسیاری از مناطق این استان هستند. این مسأله علت ترک تحصیل بسیاری از افراد لازمالتحصیل است. پراکندگی جغرافیایی و ناتوان بودن برای ارایه خدمات به کپرنشینان، فقر اقتصادی و پرورش کودکان کار، بیسوادی والدین و ضروری ندانستن تحصیل برای فرزندان، نرخ بالای افراد فاقد شناسنامه به دلیل ازدواج با اتباع، از علل بازماندگی از تحصیل در این استان است.
در حاشیهنشینی با آمار بالای بیسوادی بیشتری مواجه هستیم
به گفته او هر کجا حاشیهنشینی و روستاهای پراکنده داریم، با آمار بالای بیسوادی بیشتری مواجه هستیم. با همین منطق میتوانیم بگوییم که شهرهای چابهار، ایرانشهر، زابل و زاهدان جزو شهرهای دارای نرخ بالای بیسوادی در استان هستند. صد درصد بین میزان سواد دختران و پسران تفاوت وجود دارد. در استان به دختران اجازه نمیدهند که از روستا به شهر بیاید و مشغول به تحصیل شود. یا در مناطقی که روستامرکزی دایر کردهایم، بسیاری از دختران حتی اجازه ندارند به روستای مرکزی رفت و آمد کنند. اما طبیعتاً پسرها بیشتر موقعیت و امکان تحصیل را دارند. به گفته نهتانی ازدواج زودهنگام بهعنوان یکی از باورهای فرهنگی استان سیستان و بلوچستان از دلایل بیسوادی زنان و دختران است.
فقر یکی از علل بازماندن از تحصیل است
فروردینماه سال جاری روزبه کردونی، مدیرکل دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیان کرد که در استان خوزستان ۱۲ هزار کودک بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی وجود دارد. فقر یکی از علل بازماندن از تحصیل است اما تمام علل و دلایل بازماندگی از تحصیل، فقر نیست. معلولیت، دو زبانه بودن، کوچنشینی و نبود امکان انتقال به مدارس و محل تحصیل برای خانوادهها از علل عمده بازماندگی از تحصیل است.
خرداد امسال احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون،کار ورفاه اجتماعی مطرح کرد که سهم بازماندگی از تحصیل کودکان در مناطق شهری بیشتر از کودکان روستایی است. این کودکان بیشتر در خانوادههایی با بعد خانوار سه یا چهار نفر زندگی میکنند و بیشتر متعلق به دهک های درآمدی اول، دوم و سوم هستند. 30 درصد این کودکان به دلیل فقر، 27 درصد به دلیل معلولیت، 14 درصد به علت زندگی در خارج از کشور و 6 درصد به علت دوری از مدرسه بازمانده از تحصیل هستند. نکته قابل توجه اینکه 6 درصد خانوادهها عنوان کردهاند که کودک به مدرسه علاقه ندارد و 17درصد موارد هم کوچنشینی، حضور در مدرسه دینی، اعتیاد کودک و حضور کودک در کانون اصلاح و تربیت و اعتیاد کودک عنوان شده است.
فقدان تقاضا و انگیزه یادگیری در جامعه هدف، یکی از مهمترین راهبندهاست
علی باقرزاده، رییس سازمان نهضت سوادآموزی در روزهای اخیر بیان کرد که چالشهای عمدهای پیش روی سوادآموزی است. فقدان تقاضا و انگیزه یادگیری در جامعه هدف، یکی از مهمترین راهبندهای اجرای برنامههای سوادآموزی در جهان اعلام میشود. پژوهشها نشان میدهد، نداشتن فرصت کافی، ابهام در اهداف آموزش و مشخصنبودن آنچه باید یاد بگیرند، نگرش منفی به یادگیری، زمان و مکان و محتوی نامناسب، بالا بودن هزینه فرصت از دست رفته، عدم انطباق روش و محتوا با شرایط و نیازهای فراگیران و مواردی از این قبیل در ناکامی برنامههای سوادآموزی و موفقیت فرآیند جذب، نگهداشت و آموزش افراد بیسواد و کمسواد تأثیرگذار بودهاند.
لزوم استخراج علل اصلی بازماندگی از تحصیل
به گزارش مهرخانه، مجموع اظهارات بالا نشان میدهد که برخلاف تأکید گروهی از افراد، مانند معاون امور ابتدایی آموزش و پرورش بر تأثیر ازدواج زودهنگام در بازماندن از تحصیل دختران، عوامل دیگری مانند فقر، صعبالعبور بودن راهها، نداشتن مدارک هویتی، اهمیت نداشتن تحصیل برای خانواده و نیاز به نیروی کار این افراد بیشتر خود را نشان میدهند. حتی در زمان بررسی فاکتور ازدواج زودهنگام، میبینیم که موضوعاتی مانند فقر اقتصادی و فقر فرهنگی مطرح میشود که هر دوی این فاکتورها بهطور مستقیم بر روی بازماندگی از تحصیل نیز اثرگذار است و به صورت غیرمستقیم خود را در قالب مواردی مانند ازدواج زودهنگام یا نیاز به نیروی کار نشان میدهد. لذا بررسی دقیق بازماندگی از تحصیل باید مورد توجه قرار گیرد و سهم عوامل به دقت مشخص شود تا بتوان نسبت به رفع مشکل اقداماتی صورت گیرد.
اولین باشید که نظر می دهید