با توجه به مسیری که پیشبینی میشود، در آینده شاهد افزایش تعداد سالمندان خواهیم بود که در این بین زنان سالمند مجرد نیز گروه مهمی را تشکیل میدهند که با توجه به شرایط، میتوانند سختیهای ویژهای را متحمل شوند. در این وضعیت برخی کارشناسان فرهنگسازی و ترغیب به ازدواج را راهحل آن میدادند و برخی دیگر معتقدند باید خدمات حمایتی را برای این دوره فراهم کرد.
سالمندی دورهای از زندگی است که انسان با چالشهای ویژه و متفاوت روبهرو میکند. مشکلات سلامتی را که کنار بگذاریم، مسائلی مانند آشیانه خالی که پس از مستقل شدن فرزندان اتفاق میافتد و سالمندان به یکباره خود را تنها میبینند، رخ مینماید. مشکل جدیتر، تجرد در دوران سالمندی است که نه فرزند و نه همسری در زندگی سالمند وجود ندارد. تجرد سالمندی وضعیتی است که فرد طی سالهای زندگی خود ازدواج نکرده و در نتیجه فرزندی نیز ندارد. این وضعیت در بین زنان و مردان تأثیرات متفاوتی از خود به جای میگذارد. زنان مجرد سالمند به مراتب نسبت به مردان با دشواریهای بیشتری روبهرو میشوند.
افزایش میزان سالمندان
براساس اطلاعات سرشماری سال 1395، 6.1 درصد از جمعیت کل کشور بالای 65 سال سن دارند. این در شرایطی است که این رقم در سال 1390 معادل 5.7 درصد بود که نشان میدهد با افزایش تعداد سالمندان در کشور روبهرو هستیم. دکتر شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران معتقد است که جمعیت ایران نیز مانند همه کشورهای دیگر رو به سالخوردگی پیش میرود. میزان افراد بالای 65 سال بهتدریج زیاد میشوند و حدود 20 سال دیگر این آمار به 20 درصد میرسد که از این میان حدود 12 درصد زن و 8 درصد مرد خواهند بود.
افزایش تجرد قطعی در زنان
به گفته او وقتی جمعیت به سنی برسد که پس از آن دیگر میزان تجرد کاهش پیدا نکند، به آن، سن تجرد قطعی میگویند. این سن در ایران برای زنان از حدود 40 تا 44 سال در نظر گرفته میشود زیرا سهم ازدواج بعد از این سن به حداقل میرسد و دیگر چندان کمتر نمیشود. تا چند سال قبل میزان تجرد قطعی برای زنان حدود 1.8 درصد و برای مردان حدود 2 درصد بود؛ یعنی حدود 1.8 درصد زنان زنان وقتی به سن 45 سال میرسیدند، مجرد باقی میماندند و تا آخر عمر یا شانس و فرصت ازدواج نداشتند، یا تمایل به ازدواج پیدا نمیکردند. طی تغییرات رخداده در سالهای اخیر آمار تجرد قطعی زنان در محدوده سنی 45 تا 49 سال به حدود 4 درصد و برای مردان در همین محدوده سنی به حدود 2.7 درصد رسیده است. درواقع، تحول اساسی دو دهه اخیر، افزایش سهم تجرد قطعی برای زنان است. البته، ممکن است این پدیده 15 تا 20 سال دیگر از بین برود و به همان آمار 1.8 درصد برای زنان برگردیم.
با توجه به صحبتهای کاظمیپور میتوان گفت تجرد قطعی که در این سالها در بین جمعیت زنان رو به افزایش است، احتمال بیشتر شدن زنان مجرد سالمند را نیز در سالهای آینده بالا میبرد.
سال 94 و جرقه آسیب زنان مجرد سالمند
سال 94 بود که علی ربیعی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی توجه فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی را به پدیده زنان مجرد سالمند جلب کرد. به گفته او باتوجه به روند افزایش تجرد و زندگی مجردی، در آینده با زنان سالمند مجرد بیشتری مواجه خواهیم بود که باید در این خصوص برنامهریزی شود.
چالش زنان مجرد سالمند در سالهای آینده یک واقعیت است/ با بحران مواجهیم؟
سال گذشته نیز فرید براتیسده، رییس وقت دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور چالش زنان مجرد سالمند در سالهای آینده را یک واقعیت دانست. به گفته او در حال حاضر نزدیک به 11 میلیون زن در سن ازدواج مجرد داریم. سن این افراد در سالهای آینده بالا میرود. با توجه به کاهش نرخ ازدواج در کشور و با فرض ثابت ماندن این وضعیت و عدم کاهش بیشتر، اگر ازدواج نکنند، حجم زیادی از این زنان، مجرد میمانند و زن مجرد سالمند میشوند. بحران خواندن آن وضعیت، جای بررسی دارد. میتواند مسأله باشد زیرا یکی از مشکلات زنان سالمند در حال حاضر بحث تنهایی آنهاست. متأسفانه تعداد زنان سالمند تنها نسبت به مردان سالمند تنها بیشتر شده و این آمار در سالهای آینده بیشتر خواهد شد.
نسبت زنان مجرد سالمند بیشتر از مردان مجرد سالمند است
اردیبهشتماه امسال نیز دکتر محسن سلماننژاد، رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور اعلام کرد که تعداد زنان سالمند تنها بیشتر از مردان سالمند تنهاست. او معتقد است که بحث زنانهشدن سالمندی بیشتر در خصوص زنان تنها مطرح است. مسأله حایز اهمیت این است که شرایط مردان و زنان با هم فرق دارد و بسیاری از مردان در سنین سالمندی میتوانند ازدواج کنند اما زنان در این زمینه محدودتر هستند. بنابراین، یکی از مشکلات سالمندی زنان این است که زنان تنها زیاد شدهاند. به طوریکه حدود 49 درصد از زنان سالمند، تنها هستند؛ در حالیکه این آمار در مورد مردان سالمند 9 درصد است. همچنین از آنجایی که زنان نسبت به مردان بیشتر مجرد میمانند، نسبت زنان مجرد سالمند بیشتر از مردان مجرد سالمند است. همراه با رشد جمعیت سالمندی در سالهای اخیر قاعدتاً میزان زنان تنها نیز بیشتر خواهد شد و این مسأله آسیب بسیار بزرگی است.
تفاوت مشکلات زنان و مردان سالمند
به گفته سلماننژاد زنان سالمند نسبت به مردان مشارکت اجتماعی کمتری دارند که آنها را به سمت افسردگی میبرد. مسائل مربوط به سلامتی و مشکلات اقتصادی نیز در این گروه بیشتر دیده میشود. در مجموع زنان نسبت به مردان خیلی بیشتر در معرض آسیب هستند و این موضوع باعث میشود که نگران زنانهشدن سالمندی بود؛ چون آسیبهای آن چندوجهی است.
با توجه به صحبتهای سلماننژاد میتوان نتیجه گرفت که وضعیت توصیفشده برای زنان سالمند در زنان سالمند مجرد پررنگتر جلوه کند؛ چراکه هیچ فردی برای حمایت از آنها در زندگیشان وجود ندارد و تمام این دشواریها را بهتنهایی به دوش میکشند و مشکلات عاطفی نیز از سوی دیگر فشاری مضاعف میآورد.
لزوم راهاندازی بیمه مراقبتی
رییس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور یکی از راهکارهای کاهش آسیب دوران سالمندی زنان تنها را راهاندازی بیمه مراقبتی دانست اما معتقد است این کار، سختیها و بار مالی زیادی دارد. فرهنگسازی برای ازدواج سالمندان بهویژه زنان سالمند از دیگر راهکارهای اوست. به گفته او ازدواج در سالمندی به نوعی مراقبت از سالمند است چون در این صورت، سالمندان در کنار هم قرار میگیرند و میتوانند از یکدیگر مراقبت کنند. بهعلاوه، سالمندان از طریق ازدواج از تنهایی بیرون میآیند و از افسردگی آنها جلوگیری میشود.
باید جوانان و میانسالان را به ازدواج ترغیب کرد
از دیگر راهکارهایی که برای کاهش این مشکلات مطرح میشود، در درجه اول پیشگیری است. کاظمیپور معتقد است که در وهله اول باید جوانها و میانسالان را ترغیب به ازدواج کنیم تا زمانی که فرصت فرزندآوری را از دست ندادهاند، فرزند بیاورند چون این حمایت با هیچ حمایت سازمانیافته و دولتی قابل جبران نیست. در وهله بعد باید سیاست فرزندخواندگی را اعمال کرد تا حداقل افراد از این طریق بتوانند ارتباطات خویشاوندی داشته باشند. چون تحقیقات نشان داده افرادی که در دایره ارتباطات خویشاوندی قرار دارند، بانشاطتر و سرزندهتر هستند. کشورهای پیشرفته برای حمایت از زنان سالمند مجرد سیستمهای برنامهریزیشده و حمایتی دارند. مثلاً در سیستم بهداشتی یک پرستار چند روز در هفته به منزل سالمند میرود و به او خدمات فیزیوتراپی ارایه میکند و مراقبتهای عاطفی انجام میدهد. آنها این خلأ را به این وسیله پر کردهاند، اما راهکار اصلی سوق دادن جوانان به ازدواج و فرزندآوری است که این موضوع هم باعث میشود سالمندان از نظر عاطفی ارضا شوند، هم حمایتهای مالی خواهند داشت و از آنها نگهداری خواهد شد. زنان سالمند مجرد از نظر مالی و بهداشتی ممکن است مسایلی مانند سایر زنان سالمند بدون همسر در اثر فوت یا طلاق نداشته باشند اما به دلیل آنکه ارتباطات خویشاوندی ندارند، معضلات عاطفی و روانی بیشتری خواهند داشت.
به گزارش مهرخانه، در جامعه امروز به دلایل مختلف گروهی از دختران یا تمایل به ازدواج ندارند یا امکان آن را ندارند؛ در نتیجه همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد به سن تجرد قطعی میرسند که میانه راه زندگی است. در این سنین که فرد دوران میانسالی خود را طی میکند، امکان مدیریت و رسیدگی به امور زندگی را میتواند به دست بگیرد اما با گذشت سالها و زمانی که به سنین سالمندی میرسند، با مشکلاتی روبهرو میشوند که عموماً دیگر کمکی از دست خودشان برنمیآید. درصد بسیار کمی از زنان مجرد در سنین سالمندی میتوانند به مدیریت زندگی بپردازند. سالمندان در کنار مسائل اقتصادی و رسیدگیهای بهداشتی و درمانی، عموماً به توجهات عاطفی بسیاری نیاز دارند و در شرایطی که خانوادهای در کنارشان نباشد، فرد با مشکلات عاطفی بسیاری روبهرو میشود. در اینجا لزوم حمایتهای اجتماعی جلوهگری میکند. با توجه به مسیری که پیشبینی میشود، در آینده شاهد افزایش تعداد سالمندان خواهیم بود که در این بین زنان سالمند مجرد نیز گروه مهمی را تشکیل میدهند.
پیشبینی این مسیر باید زنگ خطری برای مسؤولان و جامعه باشد تا با برنامهریزیهای لازم از سوی ارگانهای نقشآفرین و فرهنگسازی پذیرش این گروه از سوی جامعه زنان سالمند مجرد بتوانند این دوره از زندگی خود را با کمترین مشکلات پشت سر بگذارند. در صورتیکه این برنامهریزی انجام نشود، در آینده با چالشی به نام سالمندی روبهرو میشویم که بخشی از آن در حوزه زنان سالمند مجرد خودنمایی میکند.
اولین باشید که نظر می دهید